اقتصادآنلاین-فرزاد حسنزاده: سال ۱۴۰۴ از سوی مقام معظم رهبری بهعنوان «سال سرمایهگذاری در تولید» نامگذاری شده است. یکی از راههایی که صنایع میتوانند از آن برای تأمین مالی استفاده کنند، بازار سرمایه است.
در ایران، صنایع و بنگاههای تولیدی برای تأمین مالی فعالیتها و پروژههای خود عمدتاً به بانکها یا همان بازار پول متوسل میشوند. نمودار زیر که مربوط به تأمین مالی در اقتصاد ایران در سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ است، این موضوع را بهخوبی نشان میدهد.
با توجه به اینکه عمده بانکهای کشور ناتراز هستند و کفایت سرمایه پایینی دارند، صاحبان صنایع نمیتوانند بهمنظور دریافت تسهیلات، برای تأمین مالی فعالیتهای تولیدی خود به نظام بانکی کشور رجوع کنند.
در کشورهایی با اقتصاد توسعهیافته، وظیفه تأمین مالی بین نظام بانکی و بازار سرمایه تقسیم میشود و هرکدام بخشی از منابع مورد نیاز صنایع و بنگاههای تولیدی را فراهم میکنند.
به نظر میرسد که تأمین مالی در اقتصاد ایران بهصورت عمده بانکمحور بوده و بازار سرمایه هنوز نتوانسته نقش خود را در این زمینه ایفا کند. برای آنکه نظام بانکی کشور بیش از این در زمینه تسهیلاتدهی تحت فشار قرار نگیرد، و در عین حال صنایع و بنگاههای تولیدی نیز به منابع مالی مورد نیاز خود دست یابند، پیشنهاد میشود سیاستی اتخاذ شود که تمرکز نظام بانکی کشور بر تأمین مالی بنگاههای تولیدی کوچک باشد و صنایع و بنگاههای بزرگ تأمین مالی خود را از طریق بازار سرمایه انجام دهند.
البته لازم به ذکر است که براساس تجربه کشورهای صنعتی و توسعهیافته، بانکمحور بودن یا بازار سرمایهمحور بودن اقتصاد یک کشور، رابطه مستقیمی با رشد اقتصادی ندارد؛ بلکه آنچه اهمیت دارد، کارایی و توسعهیافتگی بخشهای تأمین مالی اعم از بانک یا بازار سرمایه است.
مدتی پیش، حجتالله صیدی، رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار، نیز عنوان کرده بود که در افقی چهار تا پنج ساله، باید سهم بورس از نظام تأمین مالی افزایش یابد و به هدف تأمین مالی ۵۰-۵۰ بین بانک و بازار سرمایه برسیم.
بهطور کلی، بستر اصلی تأمین مالی، وجود یک چارچوب حقوقی مناسب و شفاف در بازار سرمایه و نظام بانکی است. این بستر میتواند بر توسعه مالی اثرگذار باشد. تأمین مالی صحیح صنایع و بنگاههای تولیدی نیز زمینه را برای تقویت و رشد تولید فراهم میکند و رشد تولید، شرایط را برای رشد اقتصادی کشور مهیا خواهد ساخت.
دیدگاهتان را بنویسید