×
×

محیط‌زیست ایران در دام مدیریت اینستاگرام‌محور

  • کد نوشته: 127176
  • ۱۸ آبان
  • 5 بازدید
  • ۰
  • اصفهان- به نظر می‌رسد در جامعه‌ محیط زیست ایران با پدیده‌ای تازه روبه‌رو هستیم؛ چیزی که می‌توان آن را «مدیریت اینستاگرام‌محور» نامید.

    محیط‌زیست ایران در دام مدیریت اینستاگرام‌محور

    خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها- ایمان ابراهیمی*: شبکه‌های اجتماعی، در عین آن‌که ابزاری برای شفافیت، پاسخ‌گویی و مشارکت در حوزه محیط‌زیست هستند، به‌تدریج از نقش نظارت به نقش «‌تعیین‌کننده» تغییر جایگاه داده‌اند. امروز دیگر معلوم نیست سیاست‌گذار به داده‌ها گوش می‌دهد یا به ترندها.

    در چنین مدلی از مدیریت، تاکید بر تصمیم درست مبتنی بر دانش جای خود را به واکنش‌های لحظه‌ای می‌دهد و تصمیم‌ها نه بر اساس واقعیت علمی و میدانی، بلکه بر پایه فضای مجازی گرفته می‌شوند. اینستاگرام تعیین می‌کند چه موضوعی در اولویت است، چه زمانی باید عقب نشست و تا کجا باید انعطاف نشان داد؛ در حالی‌که رفتار کاربران نه قابل پیش‌بینی است و نه الزاماً درست. نتیجه آن است که تصمیم‌ها بیشتر رنگ موج‌سواری دارند تا سیاست‌گذاری.

    گاهی نجات جان یک فرد از یک گونه که تصویرش در فضای مجازی منتشر شده، از حفظ زیستگاه همان گونه که میزبان ده‌ها یا صدها فرد دیگر است مهم‌تر تلقی می‌شود. یا پروژه‌هایی که در بسیاری از کشورها با حمایت مردمی و سرمایه بخش خصوصی پیش می‌روند، اینجا با بودجه عمومی اجرا می‌شوند، صرفاً برای حفظ رضایت مجازی مجریان یا جلوگیری از واکنش منفی در شبکه‌های اجتماعی.

    در یک ماه ممکن است ده‌ها محتوا درباره یک موضوع منتشر شود، اما از مهم‌ترین زیستگاه‌های دور از دسترسی که فعالی در فضای مجازی ندارند هیچ خبری بیرون نیاید.

    در این روند که حفاظت از طبیعت به‌تدریج از میدان عمل به صفحه‌های مجازی منتقل می‌شود، حفاظت‌گر، به‌جای مطالعه پژوهش‌ها و داده‌های میدانی، زمانش را صرف جذب مخاطب و تولید محتوا می‌کند.

    وقتی زمین فعالیت به‌جای واقعیت‌ها، «اینستاگرام» باشد، قبیله‌گرایی تشدید می‌شود؛ گروه‌هایی که به جای همکاری برای حفاظت، در رقابت برای دیده شدنِ بیشترند. این پدیده محدود به سازمان نیست. جامعه محیط‌زیست نیز از فعالان میدانی تا کارشناسان دانشگاهی، روزبه‌روز بیش‌تر تحت تأثیر منطق شبکه‌های اجتماعی قرار گرفته است. در بسیاری از موارد، تحلیل‌های کارشناسی به حاشیه می‌رود و وزن «واکنش» جایگزین وزن «دانش» می‌شود.

    در نتیجه، خوشحالی‌های زودگذر جای پایداری را می‌گیرند و سازمانی که باید نقش ناظر، سیاست‌گذار و مرجع علمی را ایفا کند، به والدی بدل می‌شود که همه فقط در پی جلب رضایت و توجه اویند.

    سوال اما همچنان پابرجاست: ما در این میان چه نقشی داریم؟ تقویت این بازی در یک نظام معیوب یا تلاش برای تغییر قواعد آن؟

    *بنیان‌گذار انجمن حفاظت پرندگان آوای بوم ایران و کنشگر محیط‌زیست

    اخبار مشابه:

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *