مکانیسم ماشه یا «اسنپبک»، بخشی از قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت و توافق هستهای (برجام)، به کشورهای عضو اجازه میدهد در صورت نقض اساسی تعهدات توسط یکی از طرفین، تحریمهای تعلیقشده سازمان ملل را بدون نیاز به رأیگیری جدید بازگردانند. طراحی این مکانیسم بهگونهای است که فعالسازی آن آسان، اما لغو آن نیازمند مذاکرات پیچیده و زمانبر دیپلماتیک است. این ویژگی، نگرانیهایی را درباره قفل شدن فضای مانور ایران در صحنه بینالمللی ایجاد کرده و اثرات بلندمدت سیاسی آن را به تهدیدی فراتر از یک اقدام موقت تبدیل میکند.
پیامدهای اقتصادی و روانی تحریمهای جدید
با اقدام اخیر سه کشور اروپایی (تروئیکای اروپایی) برای فعالسازی اسنپبک، تحریمهای شورای امنیت ممکن است تا ۵ مهرماه علیه ایران بازگردند. تحلیلگران معتقدند از آنجا که آمریکا پیشتر تقریباً تمام ابزارهای تحریمی خود را علیه ایران به کار بسته، اثر اقتصادی مستقیم این تحریمها احتمالاً محدود خواهد بود. با این حال، پیامدهای روانی و سیاسی بازگشت تحریمها میتواند بازارهای داخلی را تحت فشار قرار دهد و حتی شرکتهای کوچک و متوسط در کشورهایی که تاکنون با ایران همکاری داشتند را محتاطتر کند. این موضوع بهویژه در مورد شرکتهای چینی و روسی صدق میکند که به دلیل ترس از تحریمهای ثانویه آمریکا، ممکن است تعاملات خود با ایران را کاهش دهند، حتی اگر دولتهایشان از نظر سیاسی از ایران حمایت کنند.
نقش روسیه و چین؛ حمایت سیاسی یا احتیاط اقتصادی؟
اگرچه روسیه و چین احتمالاً در نهادهای بینالمللی از ایران حمایت دیپلماتیک خواهند کرد، اما رفتار شرکتهای بزرگ این کشورها به تصمیمات سیاسی دولتهایشان وابسته نیست. تجربه سالهای اخیر نشان میدهد که این شرکتها، به دلیل وابستگی به بازارهای جهانی و ترس از تحریمهای ثانویه آمریکا، اغلب از همکاری با ایران خودداری کردهاند. این واقعیت نشاندهنده خطای استراتژیک اتکای صرف به حمایت سیاسی این دو کشور است. حتی اگر فاصلهگیری اخیر روسیه و چین از اقتصاد آمریکا انگیزه کمتری برای رعایت تحریمها ایجاد کرده باشد، همچنان ریسکپذیری شرکتهایشان برای همکاری با ایران محل تردید است.
سه سناریوی پیش روی ایران
حمید قنبری، معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه، سه سناریو برای پیامدهای فعالسازی اسنپبک مطرح کرده است:
۱.سناریوی خوشبینانه: تحریمها صرفاً نمادین باقی میمانند و با عدم همراهی روسیه، چین و حتی اروپا، تأثیر اقتصادی محدودی خواهند داشت.
۲. سناریوی میانه: تحریمها با مشارکت بیشتر اروپا و کاهش همکاری چین و روسیه، بخشی از مسیرهای مالی و تجاری را مسدود میکنند، درآمدهای ارزی را کاهش میدهند و فشار بر معیشت و پروژههای داخلی را افزایش میدهند.
۳. سناریوی بدبینانه: هماهنگی جهانی برای اجرای تحریمها، منجر به قطع گسترده همکاریهای مالی و تجاری، اختلال در حملونقل و بیمه، و انسداد شبکههای بانکی رسمی میشود که فشار اقتصادی شدیدی بر ایران وارد خواهد کرد.
پنج پرسش کلیدی درباره اسنپبک
برای درک بهتر ابعاد این تهدید، پنج پرسش اساسی و پاسخهای احتمالی آنها بررسی میشود:
۱. آیا باید از اسنپبک ترسید؟ این مکانیسم نه کابوسی غیرقابلمهار است و نه تهدیدی بیاثر. باید با واقعبینی به آن نگاه کرد، زیرا توازن قدرت جهانی تغییر کرده و شرایط دهه ۹۰ تکرار نخواهد شد، اما فشارهای سیاسی و حقوقی جدیدی ایجاد میشود.
۲. آیا روسیه و چین مانع اثرگذاری آن میشوند؟ از نظر سیاسی، احتمالاً بله، اما در حوزه اقتصادی، شرکتهای این کشورها به دلیل تحریمهای ثانویه آمریکا ممکن است همکاری با ایران را کاهش دهند.
۳. آیا تحریمهای آمریکا اثربخشتر میشوند؟ بله، زیرا تحریمهای شورای امنیت به اقدامات یکجانبه آمریکا مشروعیت حقوقی میبخشد و کشورهای مردد را محتاطتر میکند.
۴. آیا بازگشت به شرایط پیش از اسنپبک ممکن است؟ از نظر حقوقی، این فرآیند بسیار دشوار و زمانبر است، زیرا مکانیسم ماشه برای فعالسازی آسان و لغو سخت طراحی شده است.
۵. چه باید کرد؟ ایران باید با دیپلماسی فعال برای جلوگیری از اسنپبک و بهرهگیری از شکافهای ژئوپلیتیک، همراه با تقویت اقتصاد داخلی از طریق تنوع شرکای تجاری و افزایش تابآوری، آماده مقابله با این تهدید شود.
راهبرد ایران؛ دیپلماسی هوشمند و تابآوری اقتصادی
برای خنثیسازی تهدید اسنپبک، ایران باید دو مسیر موازی را دنبال کند: نخست، دیپلماسی فعال برای گفتوگو با طرفهای باقیمانده در برجام و بهرهبرداری از اختلافات میان قدرتهای جهانی؛ دوم، آمادهسازی اقتصاد داخلی با تنوعبخشی به شرکای تجاری، کاهش وابستگی به سیستم مالی جهانی و تقویت زیرساختهای داخلی. اسنپبک اگرچه چالشی جدی است، اما با مدیریت هوشمند میتواند به فرصتی برای بازتعریف جایگاه ایران در منطقه و جهان تبدیل شود. تجربه تاریخی نشان داده که تحریمها هرگز بهتنهایی سرنوشت یک کشور را تعیین نکردهاند؛ سرنوشت ایران در گرو دیپلماسی قوی، انعطافپذیری اقتصادی و استفاده از فرصتهای منطقهای خواهد بود.
منبع:
دنیای اقتصاد
امیر خیرخواهان
دیدگاهتان را بنویسید