به گزارش خبرگزاری تسنیم از اهواز، از لحظهای که خبر آمد: خبری در راه است ضربآهنگ دلهای بیقرار مادران، همسران و دخترانِ چشمانتظار تندتر شد. خبر کوتاه بود و غرورانگیز: پیکرهای مطهر ۴۴ شهید دفاعمقدس از مرز شلمچه وارد کشور میشود.
دوباره از شام بلا شهید آوردند. با شور و نوا شهید آوردند. جنگاوران سپاهمان برگشتهاند. سروقامتان اقتدار و امنیتمان برگشتهاند. رزمندگان دلیرمان برگشتهاند. علیاکبرهای لیلاها، علیاصغر شدند و برگشتهاند.
۴۴ تابوت چوبی پرچمپوششده روی زمین کوچه باز کردند. زیر سایه الله، میان دو لاله سرخ، روی هر تابوت با خطی سرختر “شهید” خودنمایی میکند. کنارش هم نوشتهاند: اصحاب آخرالزمانی سیدالشهدا علیهالسلام. همه اینها با پسزمینه آبی آسمان و پرواز پرستوها چشم را خیره میکند.
روی هر تابوت دستهگلی جلوهگری میکند. گلها همهرنگند: قرمز، بنفش، نارنجی و زرد بهسان شهدا که گلهای مُلَوَنِ باغ ایثار و شهادتند. اینجا، جمع عاشقان جمع است. همه آمدهاند: پیر و جوان، زن و مرد، دانشآموز و دانشجو، کارمند و کارگر. شهدا بار عام دادهاند و وقت امروزشان را به مردمشان. شهدا بر دوش مردان ترکمن صحرا تشییع میشوند.
مردانی که دونِ سرخ و تِلْپِکِْ سفید، سرو قامتشان را قاب گرفته. سرود ملی نواخته میشود. احساس غرور در رگهایم میجوشد. شهدا باشند و در معیتشان سرود ملی کشورت نوش گوشهایت شود. چه حس دلانگیزی. بعد از اجرای سان و میدان. قافله شهدا به راه میافتد .
نوای الله اکبر طنینانداز میشود. جمعیت یکصدا میگوید: الله اکبر. الله اکبر بعد از آن نوبت به مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل میرسد. جمعیت همه خشم و نفرتش را در صدایش میریزد و با قدرت هرچه تمامتر انزجارش را از شیطان بزرگ و شر مطلق اعلام میکند.
دوباره نوای دلنشین الله اکبر است که گوشها را پر میکند. مجری همه قوتش را در صدایش میریزد و حماسی رجز میخواند. شهدا سوی خانه ابدیشان حرکت میکنند. مردی سنوسالدار و آبیپوش با موهای جوگندمی که چفیه مشکی دور گردنش انداخته، همه عشق و ارادتش را به شهدا شاخهشاخه رز کرده و به استقبال این فرزندانِ غیورِ ایرانِ سربلند و سرافراز آمده.جدا که چه مردم قدرشناسی داریم. چشم بد ازشان دور باد. خدا حفظ کند این نازنینمردمان را و پاینده باد راه شهیدانمان…
گزارش از: یاسمن باعثی
انتهای پیام/
دیدگاهتان را بنویسید