×
×

میرزای نائینی به اصل ولایت فقیه معتقد بود/ مبارزه با استعمار و اشغال خارجی

  • کد نوشته: 121288
  • ۱ آبان
  • 7 بازدید
  • ۰
  • آیت‌الله جواهری با اشاره به زندگی سیاسی و علمی میرزای نائینی گفت: ایشان با پایبندی به ولایت فقیه، همواره در مقابل استبداد، ظلم و استعمار ایستاد و با تدبیر و نگاه واقع‌بینانه، مسیر علم و شریعت اسلامی را حفظ کرد.

    استانها

    به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم،  آیت‌الله شیخ حسن جواهری در کنگره بزرگداشت میرزا محمدحسین نائینی(ره) که در سالن همایش‌های مدرسه علمیه امام کاظم علیه‌السلام قم برگزار شد با بیان خاطرات و تحلیل‌های خود درباره زندگی و شخصیت این عالم برجسته، تأکید کرد که میرزای نائینی(ره) نه تنها فقیهی جامع و استاد اصول و فقه بود، بلکه سیاست‌ورزی هوشمند و مؤمن به ولایت فقیه، او را به الگویی بی‌بدیل برای مقابله با استبداد، ظلم و استعمار تبدیل کرده بود.

    وی با یادآوری دوران تحصیل خود گفت: زمانی که در محضر اساتید و مجتهدان بزرگ همچون سید آیت الله خویی(ره) حضور داشتیم، هرگاه از ایشان به یاد میرزای نائینی سخن به میان می‌آمد، ارزش و عظمت شخصیت او برای همه مشهود بود.

    استاد حوزه ادامه داد: در آغاز قرن بیستم، میرزای نائینی در عرصه علمی و عملی ظهور کرد و زندگی او سرشار از ابعاد متنوع و قابل توجه بود. من قصد ندارم در این سخنرانی به ابعاد فقهی و اصولی وی در امور عبادی یا جمع‌بندی علم اصول بپردازم، بلکه می‌خواهم به یکی از مهم‌ترین جنبه‌های زندگی او، یعنی روش سیاسی و اجتماعی او بپردازم.

    آیت‌الله جواهری تأکید کرد که نائینی با پایبندی به ولایت فقیه، سه محور اصلی را در زندگی سیاسی خود دنبال می‌کرد که عبارتند از: حمایت از مشروطه و مقابله با استبداد داخلی، مرحوم میرزای نائینی یکی از اعضای فعال هیئت علمای حامی حرکت مشروطه بود و این جنبش را از نظر فقهی و فکری هدایت می‌کرد. او بر این باور بود که ظلم حاکمان باید با تدوین قانون اساسی محدود شود و نظارت پنج نفر از علما بر مجلس نمایندگان، تضمین‌کننده عدالت و جلوگیری از استبداد خواهد بود. مبارزه با استعمار و اشغال خارجی، با ورود نیروهای بریتانیایی به عراق در سال ۱۹۱۴ میلادی، میرزای نائینی با صدور اعلامیه جهاد، مخالفت خود را با استقرار استعمار اعلام کرد و با پایبندی به اصول اسلامی و دفاع از سرزمین‌های مسلمان، در مسیر مقابله با اشغالگری قدم برداشت. وی بر این باور بود که کشور مسلمان نباید تحت حکومت کفار قرار گیرد و مقاومت در برابر اشغالگران، وظیفه‌ای دینی و اجتماعی است. تلاش برای استقلال عراق و حمایت از ملت مسلمان، مرحوم نائینی به شدت مخالف هرگونه دخالت بیگانگان در امور داخلی عراق بود و بر استقلال کشور تأکید داشت. او با تشکیل مجلس نمایندگان و نظارت علما بر آن، به دنبال ایجاد حکومتی مستقل و اسلامی بود. همین موضع‌گیری‌ها موجب شد که مقامات وابسته به بریتانیا و برخی حاکمان محلی، او و گروه همراهش را از کشور اخراج کنند.

    وی افزود: میرزای نائینی و دیگر بزرگان در مقابل استعمار و تسلط خارجیان بر بلاد اسلامی ایستادگی کردند. ایشان باور داشتند که جهان اسلام یکپارچه است و نباید میان کشورهای مسلمان فاصلۀ مصنوعی ایجاد شود، همان‌طور که استعمارگران تلاش داشتند ایران و عراق را از هم جدا کنند.

    آیت‌الله جواهری همچنین به سیره مرحوم میرزای نائینی در تعامل با قدرت‌های داخلی و خارجی اشاره کرد و گفت: ایشان حتی در مواجهه با رضا شاه، در چارچوب اصول خود حرکت کرد و با تکیه بر آموزه‌های علما و پیام‌های روحانیت، سعی داشت مسیر صحیح و استقلال کشور را حفظ کند. او هرگز به سازش با حکومت‌های استبدادی تن نداد و همواره عدالت و حقوق مردم را در نظر داشت.

    استاد حوزه، مرحوم میرزای نائینی را نمونه‌ای کامل از ترکیب علم، تقوا و سیاست‌ورزی اخلاقی معرفی کرد و افزود: مطالعه زندگی و آثار او، الگویی الهام‌بخش برای طلاب، استادان و پژوهشگران امروز و آینده حوزه‌های علمیه است. ایشان نشان داد که علم بدون تعهد اخلاقی و مسئولیت اجتماعی، کامل نخواهد بود و مبارزه با ظلم و استعمار، بخشی جدایی‌ناپذیر از تعهد یک عالم است.

    آیت‌الله جواهری با اشاره به یکی از پرسش‌های اساسی درباره این عالم بزرگ، گفت: چرا میرزای نائینی در زمان خود قدمی فراتر برنداشت و خواستار آن نشد که حاکمیت کشورهای اسلامی مستقیماً در اختیار فقیه عادل، مدیر و شجاع قرار گیرد؛ یعنی چرا اقدام عملی به تحقق کامل نظریه ولایت فقیه نکرد؟ اگرچه او به اصل ولایت فقیه معتقد بود، اما در عمل به ایجاد نظامی که تصمیم‌گیری نهایی آن در دست فقیه باشد، نپرداخت. جواب این است که ایشان و همراهانش همواره به ممکن و واقعیت زمان خود توجه داشتند. در آن دوران، امکان پیاده‌سازی مستقیم حکومت فقیه وجود نداشت. بنابراین، تمرکز او بر تدوین قانون اساسی و ایجاد مجلس تحت نظارت علما بود تا از اجرای قوانین مخالف شریعت جلوگیری شود و مسیر حرکت جامعه اسلامی به سمت عدالت و مشروعیت حفظ گردد.

    وی تأکید کرد: این بدان معنا نیست که مرحوم نائینی اصل ولایت فقیه را نپذیرفته باشد یا آن را ناقص بداند. او معتقد بود که فقیه عادل باید رأس حکومت باشد و قدرت نهایی را در اختیار داشته باشد، حتی حق تغییر احکام دولت در صورت عدم مشروعیت را داراست. اما در شرایط تاریخی آن زمان، تحقق کامل این اصل ممکن نبود و بهترین راهکار، ایجاد ساختاری عملی با قانون اساسی و نظارت علما بود تا حرکت جامعه اسلامی به سمت عدالت و شریعت ادامه یابد.

    استاد حوزه خاطرنشان کرد: مرحوم نائینی با تدبیر و نگاه واقع‌بینانه، بین آرمان و واقعیت تعادل برقرار کرد و نشان داد که حرکت علمی، اخلاقی و سیاسی در چارچوب ممکن و عملی، می‌تواند مسیر پیشرفت جامعه اسلامی را تضمین کند. ایشان همیشه به ممکن و واقعیت زمان خود نگاه می‌کرد. به‌عنوان مثال در انتخابات عراق ما بر وجوب شرکت در انتخابات از منظر ملی و شرعی تأکید کردیم، اما برخی از طلاب اعتراض کردند و گفتند: شما معتقد به ولایت فقیه هستید و نمی‌توان حاکم غیر فقیه داشت، پس چگونه به وجوب انتخابات رای می‌دهید؟ پاسخ ما این بود که واقعیت و امکان موجود را در نظر می‌گیریم. آنچه به آن اعتقاد داریم، در شرایط عراق آن زمان قابل تحقق نبود، زیرا با مخالفت کشورهای بزرگ همچون آمریکا و اروپا، مخالفت برخی از اهل سنت و همچنین مخالفت برخی از شیعیانی که باور نداشتند دین و سیاست باید در هم تنیده باشد، مواجه بودیم.

    وی افزود: وقتی تحقق اصل ممکن نیست، به راهکار عملی پایین‌تر تنزل می‌کنیم، یعنی حفظ موجودیت حکومت بدون آنکه با دین در تضاد باشد و جلوگیری از بازگشت به وضعیتی که دین مورد تعرض قرار گیرد، علما کشته یا مجبور به هجرت شوند، یا حکومت در دست جریان‌های بعثی، سکولار یا خارجی بیفتد. این یک تنزل از آنچه باید باشد است، نه انحراف از اصول.

    آیت‌الله جواهری تصریح کرد: به‌طور مشخص، نائینی هیچ‌گاه مشروعیت سلطنت مشروطه یا وراثتی را تأیید نکرد و هیچ‌گاه باور نداشت که ملت خود حاکم باشد. او به اصل ولایت فقیه معتقد بود، اما در شرایط عدم امکان اجرا، بر رد استعمار، مخالفت با استبداد و ایجاد دستور اساسی و مجلس تحت نظارت پنج نفر از علما تأکید داشت. این یک راهکار عملی بود، نه تغییر اصل ولایت فقیه.

    وی ادامه داد: این تفاوت ما با اهل سنت و دیگر مکاتب اسلامی است. آنها معتقدند هر کس به قدرت برسد، چه صالح باشد چه فاسق، حاکم است، اما ما می‌گوییم حاکم باید فقیه عادل، مدیر و مدبر باشد و اگر خلاف شرع عمل کرد از مقام خود کنار می‌رود. ما هیچ‌گاه از مذهب امامیه خارج نمی‌شویم و معتقدیم حکومت باید در دست فقیه عادل باشد.

    آیت‌الله جواهری درباره مبانی فقهی ولایت فقیه گفت: در مذهب امامیه دو اصل بنیادین وجود دارد: اول، ولایت معصوم بر امت و دوم در زمان غیبت، ولایت فقیه که جایگزین امام معصوم است و قدرت نهایی را دارد. طبق فقه امامیه حدود، تعزیرات، قضا، سجون، مالیات، انفال، حفظ نظم و اجرای احکام شرعی، همه در اختیار فقیه است. وظیفه فقیه حفظ نظام و اجرای شریعت است و این نظریه از زمان شیخ مفید تا علما بعدی مورد تأیید قرار گرفته است.

    وی ادامه داد: حتی بزرگانی که پیش از مرحوم نائینی بر ولایت فقیه تأکید داشتند، در مسیر خود جان دادند؛ افرادی چون مرحوم کرکی، شیخ کاشی، نراقی، صاحب جواهر، شهید صدر و صاحب العناوین. حتی مقلدان نیز عمل به ولایت فقیه را لازم می‌دانند؛ مقلد مجتهد از مجتهد می‌پرسد: رسالت عملی شما چیست تا بر اساس آن عمل کنم؟ پاسخ این است که حدود، تعزیرات، انفال، حقوق شرعی، سجون و همه امور در اختیار فقیه است. این امر نشان می‌دهد که هر کسی، حتی اگر به ولایت حسبیه نیز معتقد باشد، به اجرای ولایت فقیه در عمل متعهد است.

    وی افزود: میرزای نائینی در زندگی سیاسی خود همواره برای مقابله با ظلم، استبداد و دیکتاتوری در عراق و ایران کوشید. او همواره خود را در برابر خدا مسئول می‌دانست و اگر موفق به تحقق اهدافش نمی‌شد، تقصیر را به گردن دیگران نمی‌انداخت. نمونه بارز آن مخالفت با تکمیل سلطنت فیصل اول در عراق توسط انگلیسی‌ها بود؛ مرحوم نائینی تأکید می‌کرد که ابتدا باید اشغال پایان یابد و کشور عراق دولت مستقلی با پارلمان خود داشته باشد. به همین دلیل او و هشت تن از همراهانش از عراق تبعید شدند.

    آیت‌الله جواهری به جزئیات تبعید مرحوم نائینی اشاره کرد: هنگامی که مأمورا، متن تبعید را برای مردم در کربلا می‌خواندند، مرحوم نائینی و همراهانش شاهد بودند که عشایر و مردم عراق به حمایت از او و همراهانش اقدام نکردند و هیچ اعتراض یا تظاهراتی شکل نگرفت. وقتی می‌بینند که مردم از او حمایت نمی‌کنند، تصمیم صحیح این است که به ایران بازگردد تا به مدیریت حوزه‌های علمیه و حفظ شریعت اسلامی بپردازد.

    وی ادامه داد: مرحوم میرزای نائینی با بازگشت به حوزه‌های علمیه، تعهد داد در سیاست مستقیم دخالت نکند، اما در عین حال تشریع اسلامی صحیح مبتنی بر امامت را حفظ کرد. ایشان این کار را انجام داد تا فقه ناب امامیه باقی بماند و پایه علمی و شرعی دین همچنان پابرجا باشد، حتی اگر همه احکام در آن زمان به طور کامل اجرا نمی‌شد. مرحوم نائینی با این رفتار خود، از نظر دینی و شرعی مبرّا بود و در مسیر حفظ دین و شریعت گام برداشت.

    آیت‌الله جواهری در پایان گفت: میرزای نائینی بزرگ، از زمان تولد تا زمان جهاد و بازگشتش به حوزه‌های علمیه و تا لحظه ملاقات خداوند نمونه کامل فقیه عادل و مدبر است که همواره برای حفظ دین و عدالت تلاش کرد و مسیر خود را با عمل و اخلاص طی کرد.

    انتهای پیام/

     

    اخبار مشابه:

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *