×
×

نگاه ویژه امام صادق(ع) به مسائل اجتماعی مردم

  • کد نوشته: 33186
  • ۴ اردیبهشت
  • 3 بازدید
  • ۰
  • کارکردهای خوب امام صادق(ع) گویای این است که دغدغه مندی آن امام نسبت به حوادث اجتماعی، محدود به حوزه ای خاص نمی باشد؛ بلکه وسیع و متنوع است.

    نگاه ویژه امام صادق(ع) به مسائل اجتماعی مردم
    – اخبار استانها –

    به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، حجت الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی از مبلغین حوزه علمیه قم در نوشتاری به مناسبت شهادت امام صادق(ع) به موضوع «جلوه‌هایی از دغدغه‌های امام صادق (ع) در حوزه اقتصاد و معیشت» پرداخت و نوشت:عن امام الصادق (ع) : «… یا مُصادِفُ مُجادَلَهُ السُّیوفِ أهْوَنُ من طَلَبِ الحَلالِ» (کلینی، الکافی : ۵/۱۶۱/۱ ): «ای مصادف پیکار با شمشیر از به دست آوردن مال حلال آسان تر است».

    محدثان و مورخان، از امام صادق (ع) به عنوان «شیخ الأئمه» یاد می کنند؛ زیرا طول دوره حیات آن حضرت از همه امامان معصوم (ع) که به شهادت رسیده اند، بیشتر بوده است؛ چون عمر آن بزرگوار، ۶۵ سال بوده است؛ و هیچ امامی به این اندازه عمر نکرده است. البته مجموعه دوره امامت آن بزرگوار، به مدت ۳۴ سال (۱۱۴ تا ۱۴۸ق) بوده است؛ و دوران امامتش، هم زمان بود با خلافت پنج تن از خلفاء اموی (: هشام بن عبد الملک، ولید بن یزید بن عبدالملک، یزید بن ولید بن عبدالملک؛ ابراهیم بن ولید بن عبدالملک؛ و مروان بن محمد مشهور به مروان حمار)؛ و نیز دو تن از خلفای بنی العباس (؛ یعنی : ابوالعباس عبدالله بن محمد مشهور به سفاح؛ و ابوجعفر مشهور به منصور دوانیقی.)

    دغدغه مند بودن نسبت به مشکلات روز جامعه؛ یکی از خصلت های مهم اجتماعی امام صادق (ع) بود؛ اعم از مشکلات فرهنگی، اخلاقی، سیاسی، و اقتصادی. بی تردید، بازخوانی دغدغه های امام صادق (ع) نسبت به هریک از حوزه های مورد اشاره، امری مهم و قابل بازخوانی و بررسی است؛ ولی ما تنها به بیان جلوه هائی از دغدغه های آن بزرگوار در حوزه اقتصادی بسنده می نمائیم.

     نادرستی این پندار که: دین یعنی برقراری ارتباط شخصی با خداوند

    یکی از سخنان نادرست کج اندیشان و به اصطلاح روشنفکران دینی این است که فکر می کنند: دین یعنی بر قراری رابطه شخصی با خدا؛ و طرح این سخن که: دین کاری به امور اجتماعی ندارد و دخالت نمی کند و…؛ در حالیکه ده ها آیه خلاف این را ثابت می کند؛ آیات قرآنی دارد داد می زند، که یک بُعد دین عبارت است از برقراری رابطه شخصی با خداوند (قُل إِنِّی أُمِرتُ أَن أَعبُدَ ٱللَّهَ مُخلِصا لَّهُ ٱلدِّینَ» (زم/ آیه ۱۱)؛ اما بعد دیگرش، عبارت است از برقراری ارتباط با جامعه و…. : «وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ کِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَیْنَکُمُ» (شوری/ آیه ۱۵)

     ریشه داشتن خصلت دغدغه مندی اجتماعی امام صادق (ع) در سیره نبوی

    خدواند به رسول خدا (ص) می فرماید: «لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ» (شعراء/ آیه ۳) «شاید تو می خواهی برای اینکه آنان ایمان نمی آورند، خود را از شدت اندوه هلاک کنی»!

    نیز خداوند در خطاب به رسول خدا (ص) میفرماید: «فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ عَلَی آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِیثِ أَسَفًا» (کهف/ آیه ۶) : «شاید تو می خواهی اگر [این معاندان لجوج] به این سخن [که قرآن کریم است] ایمان نیاورند، خود را از شدت اندوه هلاک کنی»!!

    پس دغدغه مندی امام صادق (ع) نسبت به حوادث اجتماعی، هم ریشه در قرآن کریم دارد و هم سیره نبوی.

    متنوع بودن دغدغه مندیهای اجتماعی امام صادق (ع)

    کارکردهای خوب امام صادق (ع) گویای این است که دغدغه مندی آن بزرگوار نسبت به حوادث اجتماعی، محدود به حوزه ای خاص نمی باشد؛ بلکه وسیع و متنوع م ی باشد؛ از جمله: دغدغه مندی های فرهنگی؛ دغدغه مندی های سیاسی؛ دغددغه مندی های اخلاقی؛ دغدغه مندی های اقتصادی و…. ما بطور فشرده به بیان دغدغه مندیهای آن بزرگوار در حوزه اقتصادی بسنده می نمائیم.

     بازخوانی جلوه هائی از دغدغه مندیهای امام صادق (ع) در حوزه اقتصادی و معیشتی مردم

     دغدغه امام صادق (ع) از فقر و ناداری مردم

    امـام صـادق (ع) درباره حالات سخت در زندگی انسان فرمـوده است: اَرْبَعَهْ اَشْیـاءٍ اَلْقَلیـلُ مِنْها کَثیرٌ: الَنّارُ وَالْعَداوَهْ وَالْفَقْرُ وَالْمَرَضُ؛ چهار چیز است که اندک آن هم بسیار است: آتـش، دشـمنی، فـقر و بیـماری. (بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۲۰۵)

    در روایتی دیگر فرمود:«غلاء السعر یُسیءُ الخُلق و یُذهِب الأمانه و یَضجُرُ المرءَ المسلم» (فروع کافی، شیخ کلینی، جلد ۵، کتاب المعیشه، باب الاسعار ۱۶۴، ح۶) : «گرانی قیمت‌ها اخلاق و رفتار مردم را بد می‌کند. امانت‌داری را از بین می‌برد و مردم مسلمان را در فشار و سختی به ستوه می‌آورد.»

    دغدغه امام صادق (ع) از دوری جستن افراد از تلاش و کسب و کار

    علی بن عبدالعزیز می گوید: امام صادق علیه السلام روزی از من احوال «عمر بن مسلم» را پرسید. عرضه داشتم: فدایت شوم او از تجارت دست برداشته و به عبادت و نماز و دعا روی آورده است .

    امام فرمود: «وای بر او! آیا او نمی داند که هر کس به دنبال دنیا و کسب روزی حلال نرود، دعایش مستجاب نخواهد شد».

    سپس امام افزود: «هنگامی که آیه «وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدْرا» (طلاق/ آیه ۳): «هر کس تقوای الهی پیشه کند (خداوند) راه خروج از مشکلات را برایش قرار می دهد و از جایی که گمان نمی برد روزی اش می دهد» نازل شد، تنی چند از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله از کسب و کار دست کشیده و درها را به روی خود بسته، مشغول عبادت شدند تا خداوند متعال روزی آنان را از طریق عبادت برساند . هنگامی که رسول اکرم صلی الله علیه و آله خبردار شد، آنان را احضار نمود و فرمود: شما به چه انگیزه ای از کسب و کار دست کشیده و از جامعه فاصله گرفته و به عبادت پرداخته اید؟! گفتند: یا رسول الله! خداوند روزی ما را تکفل کرده و ما هم به عبادت او روی آورده ایم! رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «انه مَن فَعَلَ ذلکَ لَم یَستَجِب لَهُ، علیکم بِالطّلب» (شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۳۲۳) : «هر کس چنین کند دعای او پذیرفته نخواهد شد، بر شما باد به کسب [روزی و درآمد] »

    از سوی دیگر امام صادق علیه السلام به دوستدارانش توصیه می کند: « لا تَدَعْ طَلَبَ الرِّزقِ مِن حِلِّهِ فإنّهُ أعوَنُ لَک علی دِینِکَ، و اعقِلْ راحِلَتَکَ و تَوَکَّلْ» [شیخ طوسی، الأمالی : ۱۹۳/۳۲۶.]: به دست آوردن روزی حلال را رها مکن؛ زیرا روزی حلالْ تو را در دینت بیشتر کمک می کند، زانوی اشترت را ببند و آنگاه توکّل کن.»

    مولوی این مضامین را در قالب شعر بیان می کند:

    چیست دنیا از خدا غافل بدن نی قماش و نقره و فرزند و زن

    مال را کز بهر دین باشی حمول نعم مال صالح خواندش رسول

    آب در کشتی هلاک کشتی است آب اندر زیر کشتی پشتی است

    چونکه مال و مُلک را از دل براند زآن سلیمان خویش جز مسکین نخواند

    گر چه جمله این جهان ملک وی است ملک در چشم دل او لاشی است

     دغدغه امام صادق (ع) از بی انصافی در داد و ستدها

    در روایتی نقل شده : «دَعا أبو عبدِ اللّه ِ علیه السلام مَولیً لَهُ یقالُ لَه : مُصادِفٌ ، فأعْطاهُ ألْفَ دِینارٍ و قالَ لَهُ : تَجَهَّزْ حتّی تَخرُجَ إلی مِصرَ ، فإنّ عِیالی قد کَثُروا … فلَمّا دنَوا من مِصرَ اسْتَقْبلَتْهُم قافِلَهٌ … فأخْبَروهُم أنّهُ لَیس بمِصرَ مِنهُ شَیءٌ ، فتَحالَفوا و تَعاقَدوا علی أن لا یَنْقُصوا مَتاعَهُم مِن رِبحِ الدِّینارِ دِینارا ، فلَمّا قَبَضوا أمْوالَهُم و انْصَرَفوا إلی المَدینهِ ، فدَخلَ مُصادِفٌ علی أبی عبدِ اللّه ِ علیه السلام و مَعهُ کِیسانِ، فی کُلِّ واحدٍ ألفُ دِینارٍ ، فقالَ : جُعِلتُ فِداکَ هذا رأسُ المالِ ، و هذا الآخَرُ رِبحٌ ، فقالَ : إنّ هذا الرِّبحَ کثیرٌ ، و لکنْ ما صَنَعْتَهُ فی المَتاعِ ؟ فحَدَّثَهُ کیفَ صَنَعوا و کیفَ تَحالَفوا ، فقالَ : سُبحانَ اللّه ِ ! تَحْلِفونَ علی قَومٍ مُسلِمینَ ألاّ تَبِیعُوهُم إلاّ رِبْحَ الدِّینار دِینارا ؟! ثُمّ أخَذَ أحدَ الْکِیسَیْنِ فقالَ : هذا رأسُ مالی ، و لا حاجهَ لنا فی هذا الرِّبحِ . ثُمَّ قالَ : یا مُصادِفُ ! مُجادَلَهُ السُّیوفِ أهْوَنُ من طَلَبِ الحَلالِ» (کلینی، الکافی : ۵/۱۶۱/۱):

    «روزی آن حضرت غلامش را که «مصادف » نام داشت، خواست و به او هزار دینار داد و گفت: با این پول متاعی تهیه کن و برای تجارت به مصر ببر. او نیز اجناسی را خریداری کرد و همراه جمعی از تجار به مصر رفت؛ هنگامی که به نزدیک مصر رسیدند، قافله ای از مصر خارج می شد؛ از آنها درباره ارزش آن متاع در بازار مصر پرسیدند، آن متاع از نیازمندی های عامه مردم بود و آنان در پاسخ گفتند:[۲۴]در مصر یافت نمی شود (و مردم سخت به آن نیازمندند). اینان با هم عهد بستند و هم قسم شدند که متاع خود را به دو برابر قیمت بفروشند. سرانجام آنها با سود خوبی به مدینه برگشتند. وقتی که «مصادف» به محضر امام صادق علیه السلام رسید دو کیسه که هر کدام حاوی هزار دینار بود، جلوی آن حضرت گذاشت و عرض کرد: این هزار دینار اصل مال و آن یک نیز سود تجارت است. امام صادق علیه السلام فرمود: این سود زیادی است مگر چه کردید؟ مصادف ماجرا را برای امام علیه السلام نقل کرد. امام علیه السلام با ناراحتی و شگفتی فرمود: « شما بر ضرر مردم مسلمان چنین سوگند خوردید که متاع خود را جز به سود دو برابر به آنها نفروشید»

    آن گاه فرمود: «این (هزار دینار) اصل مالم است که آن را بر می دارم و نیازی به آن سود (هزار دینار دیگر) ندارم». سپس افزود: «یا مصادف مجادله السیوف أهون من طلب الحلال ؛ ای مصادف پیکار با شمشیر از به دست آوردن مال حلال آسان تر است (کافی، ج ۵، ص ۱۶۱، ح ۱٫).

    انتهای پیام/

     

     

    اخبار مشابه:

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *