×
×

فصلی شدن دردها؛ جامعه‌ای که با مد رسانه می‌تپد

  • کد نوشته: 86093
  • ۲۹ مرداد
  • 7 بازدید
  • ۰
  • وابستگی فعالان به تیترهای رسانه‌ای، جامعه را به موجودی واکنش‌محور و ناپایدار بدل کرده است؛ خطری که به سیاست و تصمیم‌سازی نیز سرایت می‌کند.

    فصلی شدن دردها؛ جامعه‌ای که با مد رسانه می‌تپد
    – اخبار استانها –

    به گزارش خبرگزاری تسنیم از تبریز، در دنیای امروز، رسانه‌ها به‌ویژه رسانه‌های اجتماعی نقش برجسته‌ای در شکل‌دهی به افکار عمومی و جهت‌دهی به کنش‌های اجتماعی ایفا می‌کنند. حتی اگر خودمان را دغدغه‌مند اجتماعی و فرهنگی ببینیم و تصور کنیم مشکلات واقعی را پیگیری می‌کنیم، در حقیقت بسیاری از فعالان و نخبگان اجتماعی نیز به نوعی اسیر رسانه هستند. آنچه رسانه‌ها برجسته می‌کنند، اولویت دغدغه‌مندی افراد را تعیین می‌کند و فعالان به جای تحلیل مستقل، واکنش‌محور عمل می‌کنند. برای مثال، وقتی موضوع فلسطین و اتفاقات ۷ اکتبر در رسانه‌ها برجسته می‌شود، همه فعالان یک‌باره به آن سو جلب شده و به طراحی کنش می‌پردازند. بعد از مدتی که موضوع سقوط دولت بشار اسد تیتر اول رسانه‌ها می‌شود، همه فعالان به تحلیل و بحث درباره سوریه روی می‌آورند. اما امروز، چون بحث سوریه در رسانه‌ها کمرنگ شده است، نگرانی‌ها، پیگیری‌ها و تحلیل‌ها نیز کاهش یافته‌اند؛ در حالی که وضعیت واقعی سوریه همچنان در شرایط بی‌دولتی است، اما به دلیل محدودیت و سانسور خبری، جامعه فکر می‌کند خبری نیست.

    این اسارت رسانه‌ای باعث می‌شود نخبگان و کنشگران اجتماعی، کسانی که حرکت جامعه را تعیین می‌کنند، فصلی عمل کنند. آن‌ها به‌جای مسئولیت اجتماعی مستمر، نسبت به مسائل حساسیت کوتاه‌مدت پیدا می‌کنند و مانند عروسک خیمه‌شب‌بازی رسانه عمل می‌کنند؛ هر موضوعی که در دید رسانه‌ها قرار گیرد، توجه فعالان به آن جلب می‌شود و هر موضوعی که از تیترها خارج شود، کم‌رنگ می‌شود. این وضعیت زمانی خطرناک می‌شود که چنین نگرشی وارد عرصه تصمیم‌سازی و سیاست‌گذاری شود، زیرا تصمیم‌ها و سیاست‌ها بر اساس هیاهوی رسانه‌ای و اولویت‌های ترند محور شکل می‌گیرند، نه تحلیل مستقل و واقعیت‌های اجتماعی.

    اسارت رسانه‌ای نخبگان و فعالان اجتماعی همچنین تأثیر مستقیمی بر حرکت‌های مردمی دارد. همان‌طور که می‌بینیم، تظاهرات و ایده‌های جدید برای مقابله با نسل‌کشی غزه در نقاط مختلف جهان همچنان ادامه دارد، اما در افکار عمومی ایران، این بحث تقریباً به فراموشی سپرده شده است. حتی مسائلی مانند جنگ دوازده روزه ایران و اسرائیل که می‌توانست تأثیر اجتماعی گسترده‌ای داشته باشد، به دلیل کاهش پوشش رسانه‌ای و فاصله گرفتن از هیاهوی خبری، در ذهن مردم و گاهی تصمیم‌گیرندگان نیز کمرنگ شده است. این وضعیت نشان می‌دهد که مسیر یک مسئله اجتماعی در فضای ایران دچار انقطاع و پرش به موضوعات دیگر شده است. فعالیت اجتماعی در ایران تا حد زیادی به «مد خبر» تبدیل شده است؛ هر موضوعی که هیاهوی بیشتری داشته باشد یا به اصطلاح ترند شده باشد، میل نخبگان و فعالان اجتماعی نیز به آن سو کشیده می‌شود، و فردا موضوع و مسئله دیگری جای آن را می‌گیرد.

    نتیجه این روند، سطحی شدن فضای اجتماعی و فرهنگی است که پیامدهای عمیقی به دنبال دارد. وقتی تحلیل‌های مستقل و پیگیری مستمر جای خود را به واکنش‌های کوتاه‌مدت و مد روز رسانه‌ای می‌دهند، کنشگری اجتماعی نه تنها پراکنده و ناپایدار می‌شود، بلکه ظرفیت جامعه برای مواجهه با بحران‌های واقعی و بلندمدت کاهش می‌یابد. این سطحی شدن باعث می‌شود حرکت‌های مردمی نیز بی‌اثر شود و جامعه در مواجهه با مسائل مهم و مستمر، توان واکنش مؤثر را از دست بدهد.

    درنتیجه فضای اجتماعی ظرفیت رشد خود را از دست می‌دهد و ناکارآمد می‌شود و این ناکارآمد شدن فضای اجتماعی کشور، می‌تواند به فضای سیاسی و تصمیم سازی هم تاثیر بگذارد.

    یادداشت از: مائده مهدوی

    انتهای پیام/

    اخبار مشابه:

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *