دریاچه ارومیه اکنون ۹۹.۵ درصد خشک شده و نیم درصد باقیمانده به دلیل ورود این آبهاست که مانع اعلام ۱۰۰ درصدی شده./ تابناک
دریاچه ارومیه، نگین آبی آذربایجان که سالهاست با سرنوشتی تراژیک دست و پنجه نرم میکند، این روزها بار دیگر شاهد رهاسازی آبهای شیرین از سدهای مرزی است. تصاویری ماهوارهای که اخیراً منتشر شده، گواه این تلاشهاست؛ تلاشی برای زنده نگه داشتن کالبدی نیمهجان که تا مرز ۹۹.۵ درصد خشکی پیش رفته و تنها نیم درصد باقیمانده از آن، به لطف همین آبهای تازه، از اعلام مرگ کامل دریاچه جلوگیری کرده است. اما آیا این قطرهها، مرهمی دائمی بر زخم کهنه ارومیه خواهند بود یا تنها مسکنی موقتی بر دردی عمیق؟
نفسهای آخر آبی یا آغاز امیدی نو؟
ورود آب به دریاچه ارومیه، هرچند اندک، اما بارقهای از امید را در دل دوستداران محیط زیست و مردم منطقه زنده کرده است. این رهاسازیها، که به نظر میرسد در تلاش برای جلوگیری از یک فاجعه تمامعیار زیستمحیطی صورت میگیرد، نشاندهنده اهمیت حیاتی دریاچه ارومیه برای اکوسیستم منطقه و حتی فراتر از آن است. نمکزارهای وسیعی که پیش از این بستر دریاچه را پوشانده بودند، اکنون به دلیل ورود آب، تا حدودی در حال عقبنشینی هستند و فرصتی هرچند کوچک برای بازگشت حیات به این پهنه آبی فراهم میشود. اما کارشناسان محیط زیست هشدار میدهند که این اقدامات، اگرچه ضروری است، اما به تنهایی کافی نیست. تغییرات اقلیمی، برداشت بیرویه آب از حوضه آبریز دریاچه برای مصارف کشاورزی، و عدم مدیریت جامع منابع آبی، چالشهایی هستند که هنوز پابرجاست و هرگونه تلاش برای احیای دریاچه را با موانع جدی روبرو میکند.
نبرد با مرگ و زندگی در میان سکوت و فریادها
دریاچه ارومیه بیش از یک پدیده طبیعی، به نمادی از چالشهای زیستمحیطی در ایران تبدیل شده است. خشکی آن نه تنها پیامدهای اکولوژیکی جبرانناپذیری دارد – از نابودی زیستگاه پرندگان مهاجر و گونههای منحصر به فرد گرفته تا افزایش ریزگردها و تأثیر بر سلامت ساکنان منطقه – بلکه ابعاد اجتماعی و اقتصادی گستردهای نیز دارد. کشاورزان حاشیه دریاچه با مشکلات عدیدهای روبرو هستند، صنعت گردشگری منطقه که زمانی رونق فراوانی داشت، اکنون به فراموشی سپرده شده، و حتی مهاجرتهای اجباری از مناطق اطراف دریاچه نیز گزارش شده است. رهاسازی آب، در عین حال که ضروری است، نباید به یک راهحل موقتی تبدیل شود. نیاز به برنامهریزی بلندمدت، تغییر الگوهای کشت و مصرف آب، و مشارکت فعال تمامی ذینفعان برای تضمین آیندهای پایدار برای دریاچه ارومیه، بیش از پیش احساس میشود. این نبرد برای بقا، نیازمند عزمی ملی و تلاشی پیوسته است تا شاید روزی دوباره، نگین فیروزهای آذربایجان به شکوه گذشته خود بازگردد.
پریا ابراهیمی
دیدگاهتان را بنویسید