×
×

باید و نبایدهای «شعار سال»

  • کد نوشته: 22081
  • ۹ فروردین
  • 5 بازدید
  • ۰
  • با وجود آنکه خداوند سبحان در ۸ آیه ربا را محکوم کرده است، اما ربای ما هم شرعی شده است و هم قانونی! نرخ بهره در ایران بسیار بالاست که یک نوع تحریم سرمایه گذاری داخلی محسوب می شود. بهره غیر متعارف منشأ اصلی رکود تورمی در اقتصاد ایران است.

    باید و نبایدهای «شعار سال»

    امسال نهمین سالی است که رهبر انقلاب شعار سال را، شعاری اقتصادی انتخاب کرده اند و این نشانه مهم بودن اقتصاد نسبت به سایر موضوعات است. پاشنه آشیل جمهوری اسلامی ایران، اقتصاد است.

    سرمایه گذاری رکن رکین و نقطه ثقل تمام فعالیتهای اقتصادی در هر کشوری  است و موضوعی مهمتر از سرمایه گذاری در اقتصاد یافت نمی شود. بنظر می رسد مهمترین بخش جنگ کنونی، اقتصادی است و مهمترین بخش جنگ اقتصادی هم موضوع مهم عدم شکل گیری سرمایه گذاری مولد است .

    کشورها عموما بعد از جنگ دچار رکود تورمی می شوند که تمام سیاستهای پولی و مالی برای مبارزه با این پدیده شوم اقتصادی بی اثر است، الا یک سیاست که آنهم حمایت صددرصدی از سرمایه و سرمایه گذاری است. سیاستهای انقباضی رکود را بیشتر می کنند و سیاستهای انبساطی تورم را . رکود تورمی چاره ای جز سرمایه گذاری ندارد و بیشترین فعالیتهای داخلی و خارجی در جهت عدم شکل گیری سرمایه گذاری ها در ایران بوده است. ما سالهای زیادی است که بعد از جنگ تحمیلی نتوانستیم سرمایه های کشور را جذب بخش مولد اقتصاد کنیم و از این الاکلنگ اقتصادی خارج شویم .

    مدیریت ناصحیح سرمایه

     ما سرمایه کم نداریم اما به بدترین شکل ممکن مدیریت می شود. اقتصاد ما با دو ابر چالش مواجه است که هر دو حول محور سرمایه گذاری هستند،یکی ابر چالش «ارزش افزوده صفر »و دیگری «صرفه اقتصادی منفی» .

    با وجود آنکه خداوند سبحان در ۸ آیه ربا را محکوم کرده است، اما ربای ما هم شرعی شده است و هم قانونی! نرخ بهره در ایران بسیار بالاست که یک نوع تحریم سرمایه گذاری داخلی محسوب می شود. بهره غیر متعارف منشأ اصلی رکود تورمی در اقتصاد ایران است. نرخ بهره غیر متعارف هم نرخ سرمایه گذاری را منفی کرده است و هم باعث بالارفتن هزینه های تامین مالی تولید شده است .

    بخش بزرگی از سرمایه های کشور اکنون در بازاری‌هایی سرمایه گذاری شده است که ارزش افزوده تمامی آنها صفر مطلق است. ما به غلط تصور می کنیم سرمایه گذاری در این بازارها ارزش و قدرت خرید سرمایه های ما را حفظ می کند. اما متاسفانه همگی داریم از ترس مرگ خودکشی می کنیم.

    بی اعتمادی مردم به سیاست های اقتصادی دولت

     مردم به دولت و سیاستهای اقتصادی آن، اعتماد ندارند و این بی اعتمادی به سرمایه گذاری های مولد آسیب جدی زده است . بعد از سال ۹۹ که بیش از ۷۵ درصد سرمایه های مردم در بورس از بین رفت، تاکنون اعتماد به بورس برنگشته است.

    باید آسیب به اعتماد عمومی جرم انگاری شود. به جرات میتوان گفت خدشه به اعتماد عمومی بزرگترین جرم است که هنوز از طرف قانونگذاران ما جرم انگاری نشده است.

    اقتصاد ایران اقتصادی نیست ،بازدهی تمام فعالیتهای اقتصادی منفی است و پس از رسیدن به نقطه سربه سر،  تولید کننده باید مالیات و سایر هزینه ها را هم بدهد .

    سرمایه گذاران و تولید کننده ایرانی باید هر سال به اندازه نرخ تورم از سود خالص خود را صرف بروز رسانی کسب و کار خود کنند و هزینه جبران تورم در ایران بسیار بالاست. با این وجود کارفرمای ایرانی تلاش دارد تورم بیشتری به اقتصاد کشور تحمیل کند، غافل از اینکه تورم سود نیست.

    در اقتصاد ما در یک بلاهت آشکار ، پول معاف از مالیات است و تولید و سرمایه گذاری تا جایی مشمول مالیات قرار می گیرد، که دیگر صرفه اقتصادی نداشته باشد.‌

    ذوب سرمایه ها در بورس

    هنوز در بازار بورس ما با وجود تورم دو رقمی تجدید ارزیابی دارایی ها، الزام قانونی نیست و هر سال به اندازه تورم از سرمایه های مردم در بورس ذوب و از بین می رود . هنوز در صورتهای مالی شرکتهای صادرات محور با وجود رانت عظیم نرخ ارز و افزایش حاشیه سود خیره کننده، خبری از سود ناشی از دستکاری نرخ ارز نیست . آنها به ریال و ریال یارانه ایی تولید و به دلار صادر می کنند و تلاش دارند هر روز نرخ ارز افزایش پیدا کند و *دولت با صادر کنندگان برای بالا بردن نرخ ارز تبانی می کنند.* این به سرمایه‌گذاری های ما آسیب جدی می زند. بخصوص سرمایه گذاری هایی که باید با واردات شکل بگیرند. افزایش عمدی نرخ ارز فدرت خرید مردم را از بین می برد و تلاش برای جایگزین کردن تقاضای خارجی بجای تقاضای داخلی جنایت است.

    رسوب ۴۰ درصد سرمایه کشور در بخش مسکن

    تخمین زده می شود ۴۰ درصد سرمایه های کشور در بخش مسکن حبس و رسوب شده است . این یک واقعیت تلخ است که کل نقدینگی کشور کفاف خرید حدود ۳۳ درصد ساختمانهای مسکونی تهران را دارد! متاسفانه سرمایه های زیادی تبدیل به سنگ و گچ شدند و ما خرسند بودیم که این بخش دچار تورم شدید است

    فعالین اقتصادی ما عموما سواد اقتصادی ندارند و حتی علیه کسب و کار خودشان توطئه می کنند . کارفرمای ایرانی دشمنی بزرگتر از کارفرمای ایرانی ندارد.آنها از تورم به شکل غیر قابل باوری استقبال می کنند.

    بخش مالی اقتصاد ما بعلت رها شدگی، بشدت متورم و بخش تولید ما بشدت تحقیر شده است. رقابت بخش مولد اقتصاد با بخش های دلالی و سوداگری ممکن نیست. جهش های شدید بازارهای مالی مثل رمز ارزها و عدم سیاستهای مالیاتی کنترل کننده، به تولید آسیب جدی زده است.

    کارشناس اقتصادی

    ۲۱۲۱۲

    اخبار مشابه:

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *