به گزارش اقتصاد آنلاین، دکتر “تد گالن کارپنتر” تحلیلگر آمریکایی، استاد ارشد مطالعات امنیتی در انستیتو “کاتو”، سردبیر سابق نشریه “نشنال اینترست” و پژوهشگر فعلی در موسسه “رندالف بورن” با انتشار مقالهای در نشریه محافظه کار و دست راستی آمریکایی “آمریکن کانزرواتیو” نسبت به پیامدهای جنگ احتمالی بین ایران و آمریکا به شخص “دونالد ترامپ” رئیس جمهور آمریکا هشدار داده است.
سیگنالهای متناقض، اما تندروانه ترامپ
این تحلیلگر سیاسی با “متناقض، اما تندروانه” خواندن سیگنالهای ترامپ در مورد سیاست آمریکا در قبال ایران مینویسد:”با توجه به موضوع تسلیحات هستهای او نسبت به دوره اول ریاستجمهوری خود زمانی که آمریکا را از برجام خارج ساخت نسبت به مذاکره با تهران تمایل بیش تری از خود نشان داده است. با این وجود، موضع واشنگتن هنوز با خواستههای حداکثری در بسیاری از موضوعات خاص مشخص میشود. در این میان، حتی گفته شده که او در نامه اش خطاب به رهبر انقلاب ضرب الاجلی دو ماهه را برای ایران به منظور دستیابی به توافق تازه با آمریکا تعیین کرده است. این موضع آشتی جویانه در رابطه با مسئله هستهای ایران به طور کامل با موضع بسیار خصمانه او در قبال انصارالله در یمن که مورد حمایت ایران بوده خنثی میشود. ترامپ در هفته جاری هشدار داد که ایران را مسئول هر گونه حملهای خواهد دانست که از سوی انصارالله یمن انجام شود. نیروهای آمریکایی پیش از این موج جدیدی از حملات هوایی را در یمن آغاز کرده بودند”.
کاتن، کروز و تندروهایی که ترامپ را تحریک به جنگ علیه ایران میکنند
این تحلیلگر سیاسی که نویسنده ۱۳ کتاب و بیش از ۱۲۰۰ مقاله در امور بین المللی است در ادامه با اشاره به تحریک کردن ترامپ به جنگ با ایران از سوی سناتورهای تندرو آمریکایی مینویسد:”دیگر چهرههای جنگ طلب از جمله سناتور “تام کاتن” و “تد کروز” برای سالیان متمادی از ایده استفاده از قوه قهریه علیه ایران حمایت کردهاند و هیچ نشانهای از ملایمتر شدن این موضع را از خود نشان نمیدهند. کروز در دسامبر ۲۰۲۴ گفته بود:”من مدتهاست که مایلم به طور کاملا صریح خواستار تغییر رژیم در ایران شوم”. تندروها سعی کردهاند هشدار مبنی بر این که مداخله نظامی خطر آغاز جنگ بی پایان دیگری در خاورمیانه را به همراه خواهد داشت نادیده بگیرند. “کاتن” در سال ۲۰۱۵ میلادی در مقالهای نوشته بود که مخالفان حمله به ایران “میخواهند شما را وادار کنند فکر کنید که ۱۵۰۰۰۰ نیروی مکانیزه سنگین روی زمین در خاورمیانه مانند آن چه در عراق دیدیم را خواهد دید”. از دید او جنگ با ایران مشابه با جنگ آمریکا علیه عراق نخواهد بود. او به خوانندگان مقاله اش اطمینان خاطر داد که حمله احتمالی به ایران شبیه همان کاری خواهد بود که “بیل کلینتون” در دسامبر ۱۹۹۸ میلادی در جریان عملیات “روباه صحرا” انجام داد یعنی چندین روز بمباران هوایی و دریایی علیه تاسیسات تسلیحات کشتار جمعی عراق. شخص ترامپ نیز در سال ۲۰۱۹ میلادی به نتیجه مشابهی رسید. او تاکید کرده بود که اگر آمریکا از قوه قهریه علیه ایران استفاده کند نیازی به فرود آمدن سربازان آمریکایی در خاک ایران نخواهد بود بلکه درگیری را به طور کامل با نیروی هوایی گسترده آمریکا انجام میدهد. ترامپ درباره این ایده هیچ تردیدی به خود راه نداد و تاکید کرده بود که چنین جنگی مدت زمان زیادی به طول نخواهد انجامید و به معنای “نابودی” ایران خواهد بود. سناتور “کاتن” به همان اندازه از یک پیروزی سریع و آسان مطمئن بود. او تاکید کرده بود که جنگ با ایران با انجام دو حمله هوایی به پایان خواهد رسید”.

لافهای وحشتناکی که ما را به یاد اظهارات پیش از جنگ ۲۰۰۳ عراق میاندازند
این تحلیلگر سیاسی ضمن “ساده انگارانه” خواندن استدلالهایی که پیشتر ذکر شد مینویسد:”چنین لافهایی به طرز وحشتناکی یادآور اظهاراتی است که “کنت ادلمن” دستیار سابق “دونالد رامسفلد” وزیر دفاع وقت آمریکا و یک چهره برجسته در جامعه سیاست خارجی ایالات متحده پیش از جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی مطرح کرده بود. ادلمن به طور معروف پیش بینی کرد که جنگ برای سرنگونی صدام حسین شبیه “قدم زدن مانکنها بر روی صحنه فشن شو” خواهد بود. با این وجود، پیش بینی او درست از آب در نیامد و بیش از چهار هزار پرسنل نظامی آمریکایی در جریان آن جنگ جان شان را از دست دادند و واشنگتن با گذشت بیش از ۲۰ سال از پیش بینی مطمئن ادلمن هنوز در آشفتگی فرو رفته است. در ابتدا به نظر میرسید که ترامپ در دوره دوم ریاست جمهوری خود توصیههای معقول تری از برخی از مشاوران فعلی خود دریافت خواهد کرد. برای مثال، “تولسی گابارد” رئیس اطلاعات ملی او سالها در مورد پیامدهای اقدام نظامی علیه ایران هشدار داده بود. “گابارد” گفته بود جنگ با ایران ویرانی و هزینه بسیار بزرگتری در مقایسه با آن چه آمریکا پیشتر در عراق تجربه کرده بود به بار خواهد آورد. با این وجود، اکنون به نظر میرسد “گابارد” موضع تقابلی جویانه تری را اتخاذ کرده است. او حتی از کشورهای دیگر خواسته تا در حمله به اهداف انصارالله در یمن به کارزار نظامی آمریکا بپیوندند. اگرچه این موضع لزوما نشان دهنده تغییر عمده در دیدگاه او در مورد بی پروایی آغاز جنگ علیه خود ایران نیست، با این وجود، اظهاراتی نگران کننده محسوب میشود”.

“بچههای خوب” لزوما “سریع” و “قطعی” پیروز نمیشوند
این تحلیلگر باسابقه سیاسی در ادامه به مواردی تاریخی اشاره میکند که رهبران سیاسی به دلیل تکبر و ساده انگاری از پیامدهای آغاز جنگ غافل بودند. او در این باره مینویسد:”متاسفانه این ذهنیت که یک جنگ قریب الوقوع یک پیروزی “سریع” و “قطعی” را برای “بچههای خوب” به همراه خواهد داشت تصوری است که در طول تاریخ بسیاری از رهبران سیاسی را فریب داده و به دام انداخته است. حامیان دولت “آبراهام لینکلن” رئیس جمهور اسبق آمریکا در ژوئیه ۱۸۶۱ از واشنگتن دی سی خارج شدند تا از نبرد قریب الوقوع ماناساس در شمال ویرجینیا بازدید بعمل آورند. برخی از آنان سبدهای پیک نیک را با خود به همراه بردند گویی که آن رویداد چیزی جز یک گردش تفریحی و جشن برای شان محسوب نمیشد. تقریبا چهار سال بعد، پس از ویرانیهای عظیم و نبردهای خونین که مجموعا جان بیش از ۶۰۰۰۰۰ سرباز را گرفت، به طرز وحشتناکی آشکار شد که خوش بینی اولیه در مورد پایان سریع جنگ به طرز غم انگیزی اشتباه بوده است. هم چنین، رهبران سیاسی و نظامی متکبر اروپا در هر دو طرف جنگی که در اوایل ۱۹۱۴ آغاز شد، اشتباه خونینتری مرتکب شدند. پس از آغاز جنگ جهانی اول در ماه جولای آن سال، مقامها و مطبوعات اروپایی آن زمان اطمینان خاطر داشتند که این جنگ تا کریسمس به پایان خواهد رسید. با این وجود، بیش از چهار سال پس از آن زمانی که جنگ در نهایت متوقف شد بیش از نه میلیون سرباز کشته شده بودند. در موردی دیگر، پرزیدنت “لیندون بی جانسون” رئیس جمهور وقت آمریکا در مارس ۱۹۶۵ میلادی حضور نظامی آمریکا در ویتنام جنوبی را با اعزام دهها هزار پرسنل جنگی به شدت افزایش داد. تیم مشاوران غیرنظامی و نظامی “جانسون” بسیار مطمئن بودند که با نیروهای بسیار توانمندتر ایالات متحده که اکنون مسئولیت جنگ را بر عهده گرفته بودند یک پیروزی قاطع و قریب الوقوع را کسب خواهد کرد. “جورج دابلیو بال” معاون وزیر امور خارجه وقت آمریکا تنها مقام بلندپایهای بود که در مورد این ایده تردید داشت. دیگر سیاستگذاران سطح بالای غیرنظامی و نظامی به وضوح پیش بینی نمیکردند که آخرین پرسنل نظامی آمریکایی هشت سال بعد به آمریکا بازگردد و جنگ جان بیش از ۵۸ هزار سرباز آمریکایی را بگیرد. گاهی اوقات پیشبینی پیروزی سریع در آغاز جنگ درست از آب در میآید همان طور که در مورد ایالات متحده در جنگ آمریکا و اسپانیا در سال ۱۸۹۸ و جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ این موضوع رخ داد. با این وجود، در اکثر مواقع تصور ساده بودن جنگ شبیه قدم زدن مانکنها بر روی صحنه در نهایت به یک چرخ گوشت انسانی چندین ساله تبدیل شده است. حتی اگر رویدادهای بعدی حمام خونی در مقیاسی هیولاوار هم، چون جنگ داخلی آمریکا و جنگ جهانی اول ایجاد نکند، جنگ اغلب به یک ماموریت طولانی، بیهوده و با نتیجه معکوس تبدیل خواهد شد. مداخلات نظامی آمریکا در ویتنام، عراق و افغانستان همگی در این دسته قرار میگیرند”.
چرا جنگ با ایران شبیه قدم زدن مانکنها روی صحنه نخواهد بود؟
“تد گالن کارپنتر” در ادامه به چرایی ساده نبودن نتیجه گرفتن ترامپ از جنگ با ایران پرداخته و مینویسد:”دلایل متعددی وجود دارند که نشان میدهند جنگ علیه ایران شبیه قدم زدن مانکنها روی صحنه نمایش فشن شو نخواهد بود. همان طور که پیشتر آشکار شده، متحدان تهران در یمن یعنی انصارالله توانستهاند اختلالات قابل توجهی در حمل و نقل تجاری در دریای سرخ ایجاد کنند. چنین بی ثباتیای از ظرفیت بالقوه ایجاد اثرات منفی عمده در اقتصاد جهانی برخوردار است. هم چنین، گروههای شیعه مسلح عراقی در عراق این توانایی را دارند که برای باقی مانده نیروهای نظامی آمریکایی در آن کشور دردسر ایجاد کنند. حتی علویهای تحت محاصره در سوریه نیز که تا همین اواخر کنترل را در آن کشور در دست داشتند هنوز به اندازه کافی قوی هستند که بتوانند حملات چریکی را علیه نیروهای آمریکایی انجام دهند. ایران نیز خود دارای قابلیتهای نظامی است. رهبران نظامی آمریکا مدت هاست که نگران هستند که اگر ایران یک نفتکش یا کشتی بزرگ دیگری را در تنگه باریک هرمز غرق کند، تاثیر آن بر جریان نفت و بر اقتصاد جهانی بسیار جدی خواهد بود این خطر در سالیان اخیر برطرف نشده بلکه تشدید شده است. شاید نکته نگران کنندهتر از سایر موارد ذکر شده این باشد که ایران بازیگری مهم در عرصه پهپادی است. روسیه بیش از هزار فروند پهپاد ایرانی را خریداری کرده و از آن در جنگ خود علیه اوکراین به شکلی کاملا موثر استفاده کرده است. حمله به ایران اقدامی بی پروا خواهد بود که میتواند یک جنگ بزرگ دیگر را در خاورمیانه آغاز کند. انجام این کار با این انتظار که حمله با هزینه اندک و خونریزی کم یک پیروزی قاطع و سریع برای ایالات متحده به همراه داشته باشد اوج حماقت تصمیم گیرندگان خواهد بود. دولت ترامپ باید از افتادن به چنین ورطهای خودداری ورزد”.
دیدگاهتان را بنویسید