به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم؛ «محمد بدریان» کارشناس اقتصادی، در یادداشتی درباره موضوع مدیریت بازار بورس نوشت:
بورس ایران قرار بود موتور تأمین مالی اقتصاد باشد. جایی که شرکتها با جذب سرمایه عمومی رشد کنند و تولید رونق بگیرد. اما واقعیت امروز بازار سهام چیز دیگری است. شاخص کل بورس در ۱۹ مرداد ۱۳۹۹ به قله تاریخی ۲,۰۷۸,۵۴۱ واحد رسید و ارزش کل بازار آن روز حدود ۷/۷۰۰ هزار میلیارد تومان بود. قیمت دلار در آن روز حدود ۲۳ هزار تومان و هر گرم طلای ۱۸ عیار حدود یک میلیون تومان بود. یعنی ارزش بورس ایران معادل بیش از ۷.۵۰۰ تن طلا بود. و ارزش دلاری آن معادل تقریبی ۳۵۶ میلیارد دلار برآورد میشد.
بیشتر بخوانید
بورس کالا تنها راه فرار از دلالی و زیان ۱۵۰ میلیاردی روزانه
امروز اما داستان کاملاً فرق کرده است، ارزش کل بازار بورس تهران اکنون حدود ۹,۳۷۰ هزار میلیارد تومان است. با دلار آزاد حدود ۱۱۰ هزار تومان، این رقم معادل تنها ۸۳/۵ میلیارد دلار میشود. اگر ارزش بورس را به طلا بسنجیم، معادل حدود ۹۱۰ تن طلا است؛ یعنی ارزش بازار سهام نسبت به مرداد ۱۳۹۹ بر اساس مقیاس دلار حدود از ۷۷ درصد کاهش واقعی داشته است و نسبت به طلا نیز شاهد افت حدود ۸۸ درصدی بودهایم. این سقوط به معنای از دست رفتن بخش عظیمی از ثروت سهامداران حقیقی است؛ مردمی که با امید به آینده، سرمایههای کوچک و بزرگشان را وارد بازار کردند. اما خروج نقدینگی، سیاستگذاریهای ناپایدار، دامنه نوسان محدود و قیمتگذاری دستوری باعث شد بازار سهام از یک فرصت تاریخی برای تأمین مالی، به محلی برای بیاعتمادی و بیانگیزگی تبدیل شود. اما آیا بورس ما واقعاً ظرفیت رشد دارد؟
در کشورهای توسعهیافته نسبت ارزش بورس به تولید ناخالص داخلی به صورت میانگین ۱۲۰ درصد میباشد، پس از رشد بورس تا مرداد ماه سال ۱۳۹۹ این عدد تنها به ۸۰ درصد افزایش یافته بود، یعنی حتی در اوج سال ۱۳۹۹ نیز بورس ظرفیت فراوانی برای رشد های بالاتر داشت که متأسفانه با سو مدیریت و سایر دلایل که پیشتر اشاره کردم، با آن سقوط تاریخی مواجه شد؛ و اما جای تعجب دارد که با توجه به آنکه سال ۲۰۲۴ میزان تولید ناخالص داخلی ما ۴۳۷ میلیارد دلار بوده است ارزش بورسمان معادل ۸۳/۵ میلیارد دلار است، یعنی ارزش کل بورس ما نسبت به تولید ناخالص داخلی ما از ۲۰ درصد هم کمتر شده است، که خود میتواند به عنوان شاخصی نشاندهنده بیاعتمادی مردم به این بازار دستوری و حرکت مردم به سمت سفتهبازی و خرید و فروش دلار و طلا باشد و بیانگر حرکت نقدینگی از فعالیتهای مولد به سمت فعالیتهای غیرمولد باشد.
وضعیت آمارهای بورس ما حتی نسبت به کشورهای منطقه نیز چندان امیدوارکننده نیست.ارزش بازار سهام عربستان سعودی (Tadawul) حدود ۲/۸۰۰ میلیارد دلار است با توجه به اینکه تولید ناخالص داخلی این کشور در سال ۲۰۲۴ معادل ۱/۲۳۷ میلیارد بوده است این نسبت برای عربستان معادل ۲۲۶ درصد میباشد و جالب است که ارزش تنها یکی از شرکتهای بورسی عربستان به نام آرامکو ۱/۵۷۰ میلیارد دلار است، یعنی کل بورس ما حدودا معادل ۵ درصد این شرکت ارزشگذاری شده است. آمارها حتی نسبت به امارات نیز وخامت اوضاع را نشان میدهد، در امارات نسبت ارزش بورس به تولید ناخالص داخلی معادل ۱۹۶ درصد است و ارزش تنها یک شرکت سرمایهگذاری بورسی آن به اسمInternational Holding Company معادل ۲۴۰ میلیارد دلار آمریکاست، یعنی ارزش کل بورس ما کمتر از ۳۵ درصد ارزش یک بورسی در امارات متحده عربی است.
تمام شاخصهای کلان اقتصاد نشان میدهد حتی با وجود فعال شدن اسنپبک نیز فرصت بسیاری برای تأمین مالی در بورس داخلی وجود دارد.
بازار سرمایه ظرفیت بزرگی دارد، اما نیازمند شفافیت، ثبات در مقررات و حمایت از سهامداران خرد است. بدون این اصلاحات، «اسنپبک»های مقطعی شاخص ـ یعنی رشدهای ناگهانی و کوتاهمدت ـ نمیتواند ریزش چندساله بورس را جبران کند و سرمایههای تازهای جذب بازار کند متأسفانه حتی رشدهای هیجانی روزهای اخیر هم نتوانسته اعتماد مردم را بازگرداند. اکنون نیازمند یک تدبیر اساسی و بلندمدت هستیم تا با تکیه بر ظرفیتهای داخلی، بورس دوباره به وظیفه اصلی خود یعنی خدمت به تولید بازگردد، نه آنکه محلی برای جبران کسری بودجه، سوزاندن سرمایه مردم و بازی با نوسانهای کوتاهمدت باشد.
انتهای پیام/
دیدگاهتان را بنویسید