به گزارش اقتصاد آنلاین، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: این تحلیل را اندیشکده آمریکایی شورای آتلانتیک به قلم «دنی سیترینوویچ» منتشر کرد و نوشت: با پایان جنگ ۱۲ روزه بین ایران، اسرائیل و ایالات متحده، رهبری اسرائیل شروع به جشن گرفتن دستاوردهای جنگ و «پیروزی» ادعایی خود بر تهران کرد. مقامات ارشد امنیتی اسرائیل ادعا کردند که ایران دیگر یک کشور در آستانه هستهای شدن نیست، نمیتواند سلاح هستهای تولید کند. در نتیجه این فرض، رهبری اسرائیل، سیاستی را اتخاذ کرد که بر اساس آن با هرگونه توافق دیپلماتیک آینده با تهران مخالفت میکند.
در پرتو این سیاست، اسرائیل فشار قابل توجهی بر گروه «E ۳» متشکل از بریتانیا، فرانسه و آلمان وارد کرد تا مکانیسم ماشه را فعال کنند، دولت دونالد ترامپ را تحت فشار قرار داد تا از هرگونه ابتکار دیپلماتیک با ایران خودداری کند و از همه مهمتر، همچنان تهدید کرده که در جنگ بعدی، در ترور رهبر ارشد ایران تردید نخواهد کرد.
اما بدون توافق هستهای، خطر تجدید جنگ وجود دارد که حتی میتواند به یک جنگ فرسایشی تبدیل شود که بار اقتصادی بر اسرائیل را تشدید میکند و هرگونه بهبود بالقوه در موقعیت راهبردی تلآویو را به خطر میاندازد. علاوهبر این، وضعیت فعلی این احتمال را افزایش میدهد که ایران در نهایت تصمیم بگیرد به سمت سلاحهای هستهای حرکت کند صداهای بیشتری در داخل ایران وجود دارد که ادعا میکنند برای تضمین آینده کشور گزینه دیگری وجود ندارد.
ایران پس از جنگ هنوز مقدار قابل توجهی مواد غنیشده ۶۰ درصدی (۴۰۸ کیلوگرم) و همچنین ظرفیت غنیسازی بر اساس سانتریفیوژهایی که در سایتهای غنیسازی نصب نشده بودند، دارد. میزان خسارت وارده به آنها مشخص نیست. بنابراین، از نظر تئوری، ایران هنوز هم میتواند حتی بدون فعال کردن مجدد سایتهای نطنز و فردو، بر اساس مواد غنیشده، تا ۹۰ درصد غنیسازی کند.
تنها راه برای اطمینان از اینکه ایران از این مواد استفاده نمیکند، بازگرداندن نظارت بر سایتهای هستهای از طریق بازرسان آژانس است که در آغاز جنگ با اسرائیل ایران را ترک کردند. بدون توافق هستهای، که در حال حاضر هیچ چشماندازی از آن وجود ندارد، ایران با بازگشت این بازرسان موافقت نخواهد کرد.
اما مواد غنیشده تنها مسئله نیست. ایران اخیرا بازسازی گستردهای از قابلیتهای موشکی زمین به زمین خود را آغاز کرده است، از جمله مجموعهای از آزمایشها که ظاهرا با هدف بهبود قابلیتهای پرتاب ایران در مواجهه با احتمال جنگ مجدد با اسرائیل انجام شده است.
جنگ بعدی برای اسرائیل، بسیار سختتر خواهد بود، زیرا ایران، سامانههای موشکی و دفاعی خود را بازسازی میکند و حمایت آمریکا و جامعه جهانی از اسرائیل نیز تضمینشده نیست؛ جنگ، ایران را سرنگون نمیکند، بلکه تقویت میکند؛ این تصور در میان رهبران اسرائیل که یک جنگ دیگر، میتواند به سرنگونی رژیم در تهران منجر شود، کاملاً اشتباه است؛ تجربه نشان داده که حمله نظامی خارجی، حس همبستگی ایرانی را تقویت کرده و به نفع نظام، تمام میشود.
اقدامات ایران، دستاوردهای اسرائیل را از بین میبرد و مهمتر از همه، نشاندهنده ناتوانی در جلوگیری از بازسازی قابلیتهای متعارف ایران است. مهمتر از همه، سیاست فعلی اسرائیل فرصت بهرهبرداری از کشمکش داخلی در ایران بین اعضای محافظهکارتر و میانهروتر رهبری ایران را از دست میدهد.
اگرچه رهبری ایران در خواست خود برای ادامه غنیسازی در خاک ایران متحد است و همچنان از محدود کردن برنامه موشکی خود امتناع میکند، اما به نظر میرسد عناصر میانهروتر، مانند رئیسجمهور مسعود پزشکیان، درک میکنند که پس از جنگ، تنها راه، لغو تحریمها از طریق یک توافق است.
البته اسرائیل با هر توافقی که امکان لغو تحریمها را فراهم کند، مخالف است. با این حال، باید به خاطر داشته باشیم که بدون توافق، احتمال تشدید اوضاع بسیار زیاد است.
از سرگیری جنگ خطرات قابل توجهی نیز برای اسرائیل به همراه دارد. اول، باید به یاد داشته باشیم که علیرغم ادعاهای مقامات ارشد اسرائیلی، اسرائیل در نبرد با ایران پیروز نشد. به دستاوردهای قابل توجهی دست یافت، اما همانطور که گفته شد، ایران نه تنها توانایی هستهای خود را حفظ کرد، بلکه در طول جنگ، ایران توانست به بسیاری از مناطق اسرائیل حمله کند و خسارات قابل توجهی وارد کند، حتی اگر در نقطه شروع جنگ اسرائیل با اصل غافلگیری دست برتر را داشت.
علاوهبر این، اگر جنگ جدیدی علیه ایران از سر گرفته شود، به نظر میرسد که شرایط آغازین آن برای اسرائیل کمتر مناسب خواهد بود. حتی اگر اسرائیل جنگی را آغاز کند، واضح است که آمادگی ایران برای چنین کارزاری با توجه به درسهایی که از جنگ قبلی آموخته و تلاشهایش با سیستم موشکیاش، بهتر خواهد بود. مهمتر از همه، به نظر میرسد که دولت اسرائیل این فرض را دارد که میتواند با تجدید جنگ، نظام حاکم ایران را سرنگون کند و کاملا نادیده میگیرد که علیرغم مشکلات داخلی، دولت ایران از حمله اسرائیل برای تقویت موقعیت خود در داخل و تقویت حس ناسیونالیسم ایرانی استفاده کرد. احتمالا حملات آینده فقط این روند را تقویت خواهد کرد.
با توجه به همه این موارد، اسرائیل باید از یک توافق هستهای حمایت کند. لغو تحریمها ممکن است رژیم را تقویت کند. اما ضروری است به یاد داشته باشیم که ادامه تحریم، سرنگونی را تضمین نمیکند و عمدتا کسانی را در سیاست ایران که علاقهمند به تقویت روابط با غرب هستند، تضعیف میکند. ایران ثابت کرده که میتواند علیرغم تحریمها به حیات خود ادامه دهد.
دیدگاهتان را بنویسید