به گزارش خبرگزاری تسنیم از دامغان،در ایران، اشتغال افراد دارای معلولیت همچنان یکی از چالشهای جدی حوزه اجتماعی و اقتصادی است. بر اساس تازهترین آمار سازمان جهانی بهداشت و بهزیستی کشور، حدود ۱۱.۵ درصد جمعیت ایران معادل ۹ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر از نوعی معلولیت رنج میبرند که نزدیک به ۳.۶ درصد از آنان را نابینایان و کمبینایان تشکیل میدهند. به گفتهی سازمان بهزیستی، بیش از ۲۲۰ هزار نفر از این گروه تحت پوشش رسمی قرار دارند و بخش قابل توجهی از آنان همچنان از نبود فرصتهای شغلی متناسب رنج میبرند.
با وجود وجود قوانین حمایتی مانند اختصاص سهمیه سهدرصدی استخدام برای معلولان در دستگاههای دولتی، واقعیتهای میدانی چیز دیگری را نشان میدهد. بسیاری از سازمانها یا این سهمیه را نادیده میگیرند یا با تفسیرهای محدودکننده، شرایط را به گونهای تعیین میکنند که افراد دارای معلولیت عملاً امکان ورود به بازار کار را پیدا نکنند. کارشناسان میگویند ریشه این مسئله نه در نبود قانون، بلکه در «نگاه ناتوانپندارانه» و عدم باور سازمانها به توانمندی این قشر نهفته است.
آمارها نیز گویای همین واقعیت است. براساس دادههای منتشرشده از سوی وزارت تعاون و سازمان بهزیستی، نزدیک به ۸۸۷ هزار نفر از افراد دارای معلولیت در کشور بیکار هستند و نرخ بیکاری در میان این گروه بین ۵۵ تا ۶۴ درصد برآورد میشود. نابینایان سهم قابلتوجهی از این آمار را به خود اختصاص دادهاند، زیرا بسیاری از کارفرمایان هنوز شناخت دقیقی از ظرفیتهای شغلی آنان ندارند و اغلب از استخدامشان خودداری میکنند.
در این میان، ضعف در فرهنگسازی و آموزش عمومی نیز به تداوم این وضعیت دامن زده است. در شهرهای بزرگ مانند تهران، تنوع جمعیتی و آشنایی بیشتر مردم با تفاوتهای فردی موجب رفتارهای طبیعیتر و محترمانهتر با نابینایان شده است، اما در شهرستانها همچنان زیرساختهای فرهنگی برای پذیرش تفاوتهای جسمی ضعیف است و رفتارها گاه از سر ترحم یا بیاعتمادی صورت میگیرد.
در حوزه آموزش، مشکلات از نخستین سالهای تحصیل آغاز میشود. نابینایان برای یادگیری دروس تخصصی به ابزارهایی مانند کاغذ بریل، گونیا و خطکش ویژه نیاز دارند که معمولاً با تأخیر در اختیار آنان قرار میگیرد. از سوی دیگر، معلمان مدارس ویژه باید دورههای آموزشی اختصاصی را بگذرانند تا بتوانند با نیازهای یادگیری این دانشآموزان هماهنگ شوند؛ امری که در بسیاری از مناطق کشور هنوز محقق نشده است.
با وجود تمام این محدودیتها، نابینایان ایرانی در عرصههای علمی، فرهنگی، هنری و ورزشی توانستهاند حضوری درخشان داشته باشند؛ از معلمان و وکلای موفق تا حافظان قرآن و ورزشکارانی که قله دماوند را فتح کردهاند. با این حال، کارشناسان اجتماعی معتقدند جامعه زمانی میتواند به عدالت اجتماعی نزدیک شود که تفاوت نابینایی را نه بهعنوان ناتوانی، بلکه بهمثابه نوعی تنوع انسانی بپذیرد و برای حضور برابر این قشر در بازار کار و زندگی اجتماعی، زمینهسازی فرهنگی و سازمانی پایدار فراهم کند.
فاطمه نوری رومنانی رئیس هیئتمدیره و مدیرعامل انجمن نابینایان دامغاندر گفت و گو با خبرنگار تسنیم در دامغان، با اشاره به اینکه دیدگاه نهادها و دستگاههای اجرایی نسبت به افراد دارای معلولیت هنوز نیازمند اصلاح است، اظهار داشت: نگرش ترحمآمیز یا ناتوانپندارانه نسبت به نابینایان باعث شده فرصتهای شغلی متناسب با ظرفیت واقعی آنان فراهم نشود و این مسئله باید در سطح سازمانی تغییر کند.
وی با بیان اینکه زیرساختهای فرهنگی در شهرهای کوچک برای پذیرش تفاوتهای جسمی همچنان ضعیف است، افزود: در تهران به دلیل تنوع جمعیتی و تماس بیشتر مردم با اقشار مختلف، رفتارها نسبت به افراد دارای معلولیت طبیعیتر و محترمانهتر است؛ اما در شهرستانها هنوز آگاهی عمومی نسبت به این موضوع کافی نیست.
مدیرعامل انجمن نابینایان دامغان تصریح کرد: معلولیت، به معنای ناتوانی نیست بلکه نوعی تفاوت است. اگر جامعه، این تفاوت را با نگاهی محدودکننده ببیند، نگرش خطرناکی شکل میگیرد. جامعه باید با پذیرش تفاوتها، زمینه حضور برابر افراد دارای معلولیت را در عرصههای مختلف اجتماعی فراهم کند.
نوری رومنانی با اشاره به وضعیت اشتغال این قشر گفت: بسیاری از دستگاهها همچنان بر این باورند که نابینایان توانایی لازم برای فعالیت در مشاغل گوناگون را ندارند، در حالیکه این نگاه ناشی از کماطلاعی از مهارتها و استعدادهای آنان است. افراد نابینا نیز همانند سایر شهروندان حق دارند در محیط کار حضور داشته باشند، درآمد کسب کنند و زندگی مستقلی داشته باشند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به چالشهای آموزشی نابینایان پرداخت و اظهار کرد: نخستین گام در مسیر توانمندسازی، آموزش خانوادههاست؛ زیرا خانواده نخستین محیط اجتماعی هر فرد محسوب میشود. پس از آن نیز باید ابزارهای آموزشی مناسب از جمله کاغذ بریل، گونیا و خطکش مخصوص بهموقع در اختیار دانشآموزان نابینا قرار گیرد تا از روند آموزش عقب نمانند.
رئیس هیئتمدیره انجمن نابینایان دامغان خاطرنشان کرد: کتابهای بریل و درشتخط باید بهصورت منظم و در زمان مقرر به دست دانشآموزان برسد. همچنین معلمان این گروه از دانشآموزان باید آموزشهای تخصصی لازم را دیده باشند تا بتوانند متناسب با شرایط جسمی و یادگیری آنان تدریس کنند.
وی ادامه داد: توجه به آموزش و تأمین امکانات لازم برای نابینایان، نه تنها به تحقق عدالت آموزشی کمک میکند، بلکه زمینه رشد اجتماعی و مشارکت فعال آنان را نیز فراهم میآورد.
نوری رومنانی در بیان توانمندیهای نابینایان دامغان گفت: با وجود محدودیتهای بینایی، بسیاری از نابینایان شهرستان در حوزههای علمی، فرهنگی و ورزشی خوش درخشیدهاند. در میان آنان افرادی با تخصصهای گوناگون همچون حافظ قرآن، قاری، مدرس دانشگاه، مشاور، وکیل و کارمند ادارات مختلف دیده میشود.
وی افزود: ورزشکاران نابینای دامغانی نیز با وجود محدودیتها، توانستهاند قله دماوند را فتح کنند که این دستاورد نشاندهنده اراده و توان بالای آنان است.
مدیرعامل انجمن نابینایان دامغان اظهار داشت: جامعه باید نابینایی را نه به عنوان محرومیت، بلکه به عنوان تفاوت بپذیرد؛ تفاوتی که نیازمند فرصت برابر و حمایت پایدار اجتماعی است. امید داریم نهادهای مسئول با اصلاح نگرش خود، زمینه حضور مؤثرتر این قشر را در عرصههای شغلی و اجتماعی فراهم کنند.
از همین رو،باید گفت: با وجود تصویب قوانین حمایتی در حوزه اشتغال افراد دارای معلولیت، از جمله قانون سهدرصدی استخدام در دستگاههای دولتی، هنوز اجرای واقعی این قوانین با چالشهای جدی روبهروست. بررسیها نشان میدهد بخش زیادی از سازمانها با استناد به محدودیتهای فنی یا شرایط خاص شغل، از جذب افراد نابینا خودداری میکنند. بهویژه در شهرستانها، نه تنها زیرساختهای کاری و محیطی مناسب برای حضور نابینایان فراهم نیست، بلکه نگاه غالب مدیران به این قشر همچنان از جنس ترحم یا تردید نسبت به توانایی آنان است. در حالیکه تجربه کشورهای توسعهیافته نشان داده اشتغال نابینایان در محیطهای اداری، آموزشی و خدماتی نهتنها ممکن است بلکه به افزایش بهرهوری انسانی نیز منجر میشود.
از منظر آماری، نبود نظام دادهمحور در حوزه اشتغال نابینایان موجب شده برنامهریزی هدفمند برای این گروه دشوار باشد. بر اساس گزارشهای بهزیستی و پژوهشهای دانشگاهی، نرخ بیکاری افراد دارای معلولیت در ایران حدود ۶۳ درصد برآورد شده است و نابینایان سهم بالایی از این عدد را به خود اختصاص میدهند. همچنین از میان بیش از ۲۲۰ هزار نابینای تحت پوشش بهزیستی، تنها درصد اندکی در مشاغل پایدار حضور دارند. این در حالی است که در کشورهای مشابه منطقه، نرخ اشتغال نابینایان در بخش خدمات عمومی به بیش از ۴۰ درصد رسیده است. نبود پایگاه داده جامع، ضعف نظارت و فقدان برنامهریزی منطقهای از مهمترین علل این شکاف محسوب میشود.
در حوزه سیاستگذاری، لازم است اجرای قانون سهمیه استخدامی از سطح «توصیه» به سطح «الزام قانونی» ارتقا یابد. دولت میتواند از ابزارهای نظارتی و تشویقی همچون مشوقهای مالیاتی و اولویت در واگذاری پروژهها برای شرکتهایی که نابینایان را استخدام میکنند بهره بگیرد. از سوی دیگر، ایجاد مراکز تخصصی آموزش فنیوحرفهای برای نابینایان و برگزاری دورههای مهارتی متناسب با نیاز بازار کار از ضرورتهای اساسی است. چنین اقداماتی علاوه بر افزایش مهارت عملی، میتواند اعتماد کارفرمایان را نسبت به توانایی شغلی نابینایان تقویت کند.
توسعه زیرساختهای فناوری و دسترسپذیری دیجیتال نیز از ارکان مهم اشتغال پایدار نابینایان است. تجهیز محیطهای کاری به نرمافزارهای گویا، صفحهخوانهای پیشرفته، سامانههای اداری قابلدسترسی و امکان دورکاری برای مشاغل خدماتی میتواند بخش زیادی از محدودیتهای فیزیکی را از میان بردارد. تجربه شرکتهای فناور داخلی نیز نشان داده نابینایان در حوزههای پشتیبانی تلفنی، مشاوره، حسابداری آنلاین و آموزش مجازی عملکرد قابلتوجهی دارند، به شرط آنکه ابزار کار و حمایت سازمانی فراهم باشد.
در نهایت، اصلاح نگرش عمومی و سازمانی نسبت به نابینایان، مهمترین گام در مسیر اشتغال پایدار آنان است. برگزاری کمپینهای اطلاعرسانی، معرفی الگوهای موفق و آموزش مدیران و کارفرمایان درباره مزایای بهکارگیری نیروی انسانی نابینا، میتواند زمینه تغییر نگاه جامعه را فراهم کند. اشتغال نابینایان نه تنها مسئلهای انسانی و اخلاقی است، بلکه گامی مؤثر در جهت تحقق عدالت اجتماعی، افزایش مشارکت مدنی و استفاده بهینه از ظرفیتهای پنهان انسانی در کشور به شمار میرود. انتهای پیام/ ۳۶۳/
دیدگاهتان را بنویسید