فهرست محتوا
تورم؛ شمشیر دولبهای بر معیشت خانوارها
محدودیت دسترسی به کالاهای حیاتی
کاهش کیفیت زندگی؛ فقر پنهان و جانشینی به پایین
رکود تورمی؛ دامی برای قشر متوسط
کانالهای اثرگذاری تحریمها بر معیشت
نابرابری اقتصادی و فرسایش سرمایه اجتماعی
مداخله دولت؛ درمان یا تشدید بحران؟
ناامیدی؛ بحرانی فراتر از اقتصاد
گذر از بحران؛ نیاز به تغییر پارادایم
زندگی در ایران امروز مانند مواجهه با یک طوفان اقتصادی است؛ طوفانی که با تورم دورقمی مزمن، تحریمهای بینالمللی و ساختار اقتصادی ناکارآمد، هر روز خرابیهای بیشتری به بار میآورد. هزینههای سرسامآور کالاهای اساسی، از تورم کل کشور پیشی گرفته و رشد اقتصادی نهتنها متوقف شده، بلکه گزارشهای بینالمللی از آیندهای تیرهوتار خبر میدهند. خانوارهای ایرانی با سه بحران اصلی دستوپنجه نرم میکنند: تورم لجامگسیخته، محدودیتهای ناشی از تحریمها و کاهش کیفیت زندگی.
تورم؛ شمشیر دولبهای بر معیشت خانوارها
تورم نقطهبهنقطه در شهریور ۱۴۰۴، طبق دادههای مرکز آمار ایران، به بیش از ۴۵ درصد رسیده است. این افزایش قیمت، بهویژه در کالاهای اساسی مانند مسکن و حملونقل، فشار مضاعفی بر دوش خانوارها گذاشته است. نظریه «تورم فشار هزینه» توضیح میدهد که افزایش قیمت مواد اولیه، کاهش ارزش پول ملی و بالا رفتن هزینههای تولید، قیمتها را به سطوحی غیرقابلتحمل رسانده است. گزارش این رسانه نشان میدهد هزینه تهیه لبنیات برای یک نفر در شهریور ۱۴۰۴ به حدود یک میلیون و ۱۲۶ هزار تومان رسیده که نسبت به سال گذشته ۶۳.۳ درصد رشد داشته، رشدی که از تورم کلی کشور (۸.۳ درصد) بسیار بالاتر است.
محدودیت دسترسی به کالاهای حیاتی
تحریمهای بینالمللی، بهویژه پس از فعالسازی مکانیسم ماشه، ابعاد جدیدی از فشار را بر اقتصاد ایران تحمیل کرده است. این تحریمها دسترسی به کالاهای وارداتی با فناوری بالا، مانند داروهای خاص و تجهیزات پزشکی، را به شدت محدود کردهاند. سیاست «فشار حداکثری» نهتنها کمیابی کالاها را تشدید کرده، بلکه مستقیماً معیشت مردم را هدف قرار داده است. کاهش تجارت خارجی و افت مراودات بینالمللی، کسبوکارهای کوچک و متوسط را که عمدتاً توسط قشر متوسط اداره میشوند، با مشکلات مالی مواجه کرده و به تعدیل نیرو و کاهش رقابت در بازار منجر شده است.
کاهش کیفیت زندگی؛ فقر پنهان و جانشینی به پایین
برای مقابله با این فشارها، بسیاری از خانوارها به «جانشینی به پایین» روی آوردهاند: خرید کالاهای ارزانتر و بیکیفیت، حذف هزینههای غیرضروری مانند تفریح و سفر، و کاهش مصرف مواد مغذی مانند پروتئین و میوه. این روند به «فقر پنهان» دامن زده، جایی که درآمد اسمی ثابت میماند، اما کیفیت زندگی بهطور چشمگیری کاهش مییابد. این وضعیت، همراه با افزایش ۶۳ درصدی هزینه سبد معیشت، زندگی روزمره را برای بسیاری از ایرانیان طاقتفرسا کرده است.
رکود تورمی؛ دامی برای قشر متوسط
ترکیب تورم و رکود اقتصادی، سناریویی ویرانگر برای اقتصاد ایران رقم زده است. دادههای بانک مرکزی و مرکز آمار نشان میدهد که اقتصاد ایران در دهه گذشته بارها در این دام گرفتار بوده است. بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس (۱۴۰۲)، تورم برای دهکهای پایین درآمدی ۵ تا ۷ درصد بیشتر از دهکهای ثروتمند است، زیرا هزینههای خوراکی و اساسی در سبد مصرفی آنها سهم بیشتری دارد. این پدیده، به «فقر شتابنده» منجر شده است.
قشر متوسط، که موتور محرک اقتصاد و مصرف است، به دلیل از دست دادن پساندازها در بازارهایی مانند سهام و مسکن و کاهش فرصتهای شغلی باکیفیت، به سرعت به سمت دهکهای پایینتر سقوط میکند. مقاله محمد فرزانگان و نادر حبیبی، اقتصاددانان ایرانی، نشان میدهد که پس از تحریمهای ۲۰۱۲، سهم دهکهای پایین از جمعیت از ۱۲.۵ درصد به ۳۰ درصد در سال ۲۰۲۰ افزایش یافته، درحالیکه سهم قشر متوسط کاهش چشمگیری داشته است.
کانالهای اثرگذاری تحریمها بر معیشت
تحریمها از چهار مسیر اصلی بر معیشت مردم اثر گذاشتهاند:
۱. کاهش تولید ناخالص داخلی: سرانه GDP ایران پس از تحریمهای ۲۰۱۲ عملاً درجا زده و در سال ۲۰۲۰ به همان سطح ۵ هزار دلاری سال شروع تحریمها بازگشته است.
۲. نابسامانی بازار کار: نرخ مشارکت اقتصادی با شروع تحریمها به پایینترین سطوح خود رسید. بسیاری از صنایع وابسته به صادرات و واردات، که محل فعالیت قشر متوسط بودند، دچار رکود شدند و نیروی کار به مشاغل غیررسمی و آسیبپذیر سوق یافت.
۳. کاهش درآمدهای نفتی: وابستگی بودجه به نفت، کسری بودجه را افزایش داد و تورم را تشدید کرد. افزایش دستمزدها نیز از تورم عقب ماند و قدرت خرید مردم را کاهش داد.
۴. افت کیفیت حکمرانی: شاخص تاثیرگذاری دولت، طبق گزارش بانک جهانی، پس از تحریمها به منفی ۰.۶۹ رسید و کیفیت خدمات عمومی و اعتماد اجتماعی را تحت تأثیر قرار داد.
نابرابری اقتصادی و فرسایش سرمایه اجتماعی
هرچند دادههای سال ۱۴۰۳ نشاندهنده کاهش نابرابری درآمدی است، اما این کاهش عمدتاً ناشی از نزدیک شدن طبقات بالای جامعه به دهکهای پایینتر و سیاستهای حمایتی دولت است. نابرابری فراتر از درآمد، در دسترسی به داراییهای سرمایهای مانند مسکن و شبکههای رانتی نیز مشهود است. این شکاف، جامعه را به یک «اقلیت ثروتمند» و «اکثریت فقیر» تقسیم کرده است.
جامعهشناسان هشدار میدهند که فرسایش سرمایه اجتماعی، ناشی از بیاعتمادی به نظام اقتصادی، تمایل به همکاری جمعی را کاهش داده و توان جامعه برای مقابله با بحرانها را تضعیف کرده است.
مداخله دولت؛ درمان یا تشدید بحران؟
مداخله دولت در بازارها، مانند کنترل قیمت و سهمیهبندی، به «شکست دولت» منجر شده است. این سیاستها سیگنالهای کمبود را مخدوش کرده و به کاهش عرضه، افت کیفیت کالاها و ظهور بازار سیاه دامن زدهاند. پرداخت یارانههای نقدی و حمایت از بنگاههای زیانده نیز کسری بودجه را افزایش داده و از طریق استقراض از بانک مرکزی، تورم را تشدید کرده است. این «دور باطل معیوب» فشار معیشتی را مزمنتر کرده است.
ناامیدی؛ بحرانی فراتر از اقتصاد
پیامدهای روانی-اجتماعی بحران معیشت، شاید خطرناکترین بعد این وضعیت باشد. کاهش «امید به آینده» انگیزه افراد برای سرمایهگذاری روی خود و مشارکت مدنی را کاهش داده است. افزایش تقاضای مهاجرت، بهویژه در میان جوانان تحصیلکرده، گواه این ناامیدی است. مفهوم «امنیت انسانی» سازمان ملل، که شامل امنیت اقتصادی، غذایی و بهداشتی است، در ایران به شدت تحت فشار قرار گرفته و یک «بحران امنیت انسانی» را رقم زده است.
گذر از بحران؛ نیاز به تغییر پارادایم
چشمانداز معیشت ایرانیان در دو سال آینده، بدون تغییر راهبردی، تیره و تار خواهد بود. برنامههای کوتاهمدت دولت میتواند فشارهای حاد را تسکین دهد، اما بدون اصلاحات ساختاری، این اقدامات کافی نیست. گذر از این بحران نیازمند تغییر از اقتصاد رانتی و انحصاری به اقتصادی رقابتی و شفاف است. این تغییر شامل مذاکرات برای رفع تحریمها، اصلاحات نهادی برای مقابله با فساد و سرمایهگذاری در سرمایه انسانی و زیرساختهای پایدار است. بدون این تحولات، ایران نهتنها با بحران اقتصادی، بلکه با یک بحران وجودی در هویت اجتماعی و ملی خود مواجه خواهد شد.
منبع:
اقتصادنیوز
گسترش نیوز
اقتصاد
مکانیسم ماشه علیه زندگی مردم فعال شد؛ آخرین سنگر رفاه فرو ریخت
بانک و بیمه
مکانیسم ماشه علیه زندگی مردم فعال شد؛ آخرین سنگر رفاه فرو ریخت
کدخبر:
۳۶۲۸۸۷
امیر خیرخواهان
۱۴۰۴/۰۷/۲۷ ۰۸:۰۰:۰۰
دیدگاهتان را بنویسید