به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از هالیوود ریپورتر، سال ۲۰۲۵ هالیوود بار دیگر ثابت کرد که در این محدوده همه چیز به شکل عادی پشت سر گذاشته نمیشود و حتی وقتی تجارت فیلمسازی با نشانههای ضعفی جدی از حیات مواجه می شود، در موقعیتی که رکود و اخراجها ادامه دارد اما گیشه سقوط نکرده و پخش آنلاین سرانجام به عنوان یک تجارت جدی پذیرفته شده؛ این صنعت راههای جدیدی برای غافلگیر کردن پیدا میکند، حتی شده به قیمت شرمسار کردن خودش!
سالی ۲۰۲۵ سالی بود که نمیشود گفت فقط سایه سیاست بر صنعت سرگرمی افتاد، بلکه مسائل سیاسی به شکلی مستقیم وارد میدان شد؛ از دستور ساخت دنبالهای بر فیلم قدیمی «ساعت شلوغی» با حکم رئیس جمهوری تا مجریان برنامههای آخر شبی که در تیررس او قرار گرفتند، بازیهای قدرت به شکلی واضح بر هالیوود حاکم شد. در پایان ربع قرن جدید، جنگهای فرهنگی جدی بر سر شلوار جین، لباسهای برهنه و حتی زبان درگرفت و چهرههای رسانهای به سلبریتی بدل شدند و هوش مصنوعی با یک نماینده وارد میدان شد.
هالیوود ریپورتر این تجربههای منحصر به فرد را در قالب ۲۵ لحظهای که سال ۲۰۲۵ را تعریف کردند، گرد آورده است.

نتفلیکس، پارامونت، برادران وارنر و …
کشمکش نتفلیکس و پارامونت بر سر کمپانی برادران وارنر فقط یک کشمکش جدید ادغام نبود. این لحظهای بود که اوایل دسامبر، موجب شد هالیوود بالاخره متوجه شود که به پایانش خیلی نزدیک شده است.
موضوع فراتر از این است که چه کسی شبکه اچبیاو، برادران وارنر یا گنجینهای از داشتههای ابرقهرمانی را کنترل میکند. حالا دیگر یک سوال اساسی درباره تبدیل شدن تجارت سرگرمی به چیزی دیگر مطرح شده است: علاقه نتفلیکس و تد ساراندوس به کمپانی برادران وارنر نمایانگر یک آینده است؛ جهانی که تحت سلطه تعداد انگشتشماری از پلتفرمهای جهانی فنآوری است، جایی که استودیوها کار میکنند تا موتورهای پخش تغذیه شوند. چشمانداز پارامونت به یک راه ممکن دیگر برای پیشرفت اشاره دارد: آخرین تلاش برای ترکیب استودیوهای قدیمی، تلویزیون قدیمی و … در چیزی که هنوز شبیه هالیوودی است که ما میشناسیم.
این واقعیت که هر ۲ چشمانداز روی میز هستند و اینکه هیچیک کاملاً اطمینانبخش به نظر نمیرسند، چیزی بود که بیش از همه شهر را به لرزه درآورد. این نبرد، مدیران، افراد خلاق و سرمایهگذاران را مجبور میکند تا با حقیقتی ناخوشایند روبهرو شوند: حد وسط در حال ناپدید شدن است؛ یا شما بسیار بزرگ هستید یا لو رفتهاید. طنز ماجرا اینجاست که تاکنون تنها ذینفع واضح ممکن است دیوید زاسلاو رئیس کمپانی برادران وارنر باشد که به دلیل خساست، حذف محتوا و بیاحتیاطیاش با افراد خلاق مورد تمسخر گسترده قرار گرفته بود و ناگهان صاحب شرکتی شده که همه آن را میخواهند.
دیسی بالاخره حال مارول را گرفت
سالها، سلسله مراتب ابرقهرمانان ثابت بود: مارول در بالا، دیسی پایینتر از آن. اما به نحوی، در سال ۲۰۲۵، اوضاع تغییر کرد. مارول هنوز «کاپیتان آمریکا» و «چهار شگفتانگیز» را داشت، اما دیسی با «سوپرمن» از رقیب خود پیشی گرفت. ریبوت «مرد فولادی» جیمز گان با فروش ۱۲۵ میلیون دلاری در اولین آخر هفته اکرانش ظاهر شد و در نهایت حدود ۶۱۶ میلیون دلار در سراسر جهان فروخت و از «چهار شگفتانگیز: اولین قدمها» (۵۲۲ میلیون دلار)، «کاپیتان آمریکا: دنیای جدید شجاع» (۴۱۵ میلیون دلار) و «صاعقهها» (۳۸۲ میلیون دلار) پیشی گرفت و عنوان پرفروشترین فیلم ابرقهرمانی سال را از آن خود کرد.

تیلی نوروود نماینده هوش مصنوعی از راه رسید
هالیوود چیز جدیدی برای وحشت کشف کرد: بازیگری که غذا نمیخورد، نمیخوابد یا مذاکره نمیکند زیرا واقعی نیست! تیلی نوروود، «بازیگر» تولید شده توسط هوش مصنوعی که توسط شرکت لندنی «پارتیکل ۶» ساخته شده بود، با اقبال آژانسهای استعدادیابی برای نمایش مواجه شد و بلافاصله از یک مورد آزمایشی به یک نقطه عطف در صنعت سینما بدل شد. واکنشها فوری و بسیار انسانی بود: ستارهها خشمگین شدند و انجمن بازیگران بیانیهای صادر کرد و فریاد زد: «این یک بازیگر نیست». در حالی که سازنده تیلی تاکید داشت او قرار نیست جایگزین کسی شود، امضای قرارداد با او یک ترس انتزاعی به راه انداخت.
بامزهترین حیوان مهمانی سال ۲۰۲۵؛ راکونی که از حال رفت
راکونی که در ویرجینیا به یک مغازه نوشیدنی فروشی حمله کرد، چند بطری را شکست و تصویرش در دوربینهای امنیتی در حالی که از حال رفته بود، ضبط شد، قرار است سالها زنده بماند. این تصاویر به سرعت پخش شدند تا او نقشی در «زوتوپیا ۳» به دست آورد؛ آن هم درحالی که «زوتوپیا ۲» بزرگترین افتتاحیه سال ۲۰۲۵ را داشت.
سیدنی سوئینی با تبلیغش شلوغ کرد
کمپین تبلیغاتی «عقاب آمریکایی» با حضور سیدنی سوینی – که حول جمله «سیدنی سوئینی جین فوقالعادهای دارد» ساخته شده بود – به یکی از عجیبترین شعلههای جنگ فرهنگی سال بدل شد و منتقدان آنلاین، بازی با کلمات را رد کردند و موجب شدند تا یک برند تجاری مورد پیگرد قانونی قرار بگیرد. در این جنجال چهرهها هم وارد شدند و از مگین کلی گرفته تا دونالد ترامپ، به حرف درآمدند تا بگویند حمایت از «ژن» با استفاده از واژه «جین» چقدر ناشایست است. نتیجهای که به دست آمد این بود که تلاش برای برندسازی چقدر سریع میتواند به عنوان ایدئولوژی تغییر شکل دهد و وقتی اینترنت تصمیم میگیرد که به یک کمپین معنایی متفاوت بدهد، تاثیر ستاره روی آن چقدر کم است.

وحشت میفروشد
امسال، هالیوود چیزی جز ترس از خود نداشت. در حالی که فرنچایزهای قدیمی و فیلمهای بازسازیشده آشنا در گیشه میدرخشیدند، ۲ فیلم ترسناک اورجینال صدها میلیون دلار بلیت فروختند: «گناهکاران» فیلم خونآشامی رایان کوگلر که با بودجهای ۹۰ میلیون دلاری ساخته شد ۳۶۷.۸ میلیون دلار در جهان فروخت و به عنوان یکی از مدعیان فصل جوایز ظاهر شد. این موفقیت پس از تمسخرهای فراوان برای عقد قراردادی با کوگلر که به او اجازه میدهد در نهایت حقوق این اثر را در اختیار داشته باشد، به دست آمد. از سوی دیگر برادران وارنر ۳۸ میلیون دلار برای فیلم «سلاحها» به کارگردانی زک کرگر، از جمله ۱۰ میلیون دلار دستمزد برای فیلمساز، هزینه کرد و ریسکش نتیجه داد: کابوس شهر کوچکی که با ناپدید شدن یک شبه ۱۷ دانشآموز دبستانی آغاز میشود، در سطح جهانی به ۲۶۸.۲ میلیون دلار فروش رسید. نکته اصلی: یکی از مشهورترین فیلمهای ترسناک اورجینال سال، آماده تبدیل شدن به یک فرنچایز است و پیشدرآمدی با محوریت عمه گلادیس با بازی ایمی مدیگان در دست ساخت دارد.

لندن تاج هالیوود را از آن خود کرد
سال ۲۰۲۵ لندن به چیزی شبیه لسآنجلس تبدیل شد: شلوغ و پلوغ. در حالی که استودیوهای صداگذاری لسآنجلس نیمهخالی بودند، پایتخت بریتانیا با انگیزههای مالیاتی، تیمهای قوی تولید و فضای سیاسی که بسیاری از خلاقان هالیوود آن را راحتتر از دوره دوم ترامپ تحمل میکنند، رونق بیشتری گرفت. صنعت سینمای لندن ۹.۵ میلیارد پوند سرمایهگذاری در تولید را طی ۵ سال پیشبینی میکند و استودیوهایی مانند پاینوود، ایلینگ و شینفیلد با ظرفیت کامل فعالیت میکنند تا استریمرها کار خود را در بریتانیا گسترش دهند. تهیهکنندگان بریتانیایی میتوانند تا ۴۰ درصد تخفیف مالیاتی دریافت کنند و انگیزههای بیشتری برای استفاده از جلوههای ویژه و ساخت فیلمهای مستقل دارند. صحنههای درجه یک جهانی، نیروی کار باتجربه و نزدیک بودن به اروپا هم از دیگر ویژگیهای مهم این مکان است. این تغییر ساختاری به نظر میرسد، نه دورهای. لندن تاج هالیوود را ندزدیده، هالیوود آن را روی میز گذاشته است.

اضطرابهای آخر شب: کیمل جان به در برد، کولبر نه
تلویزیون آخر شب مدتهاست که به عنوان یک میدان جنگ سیاسی شده، اما سال ۲۰۲۵ تلفات به طور غیرقابل انکاری واقعی شد. دراماتیکترین ضربه در ماه جولای رخ داد، وقتی استیون کولبر در طول ضبط برنامه «نمایش آخر شب» اعلام کرد که سیبیاس این فرنچایز را در ماه می پایان خواهد داد. کولبر گفت به او گفته شده بود که این اقدام «صرفاً یک تصمیم مالی» است، اگرچه او همچنین اجازه داد «منطقی» باشد اگر فکر کنیم آیا سالها انتقاد تند او از ترامپ در این میان نقشی داشته است یا خیر؟
زمانبندی این تغییر، تعجب همگان را برانگیخت. پارامونت گلوبال، شرکت مادر سیبیاس، به دنبال تأیید دولت برای ادغام با اسکایدنس بود، در حالی که ترامپ درگیر یک جنگ حقوقی با برنامه ۶۰ دقیقه بود که تنها ۲ هفته قبل از لغو برنامه کولبر، با توافق ۱۶ میلیون دلاری به پایان رسید.
با رفتن کولبر، توجهها به جیمی کیمل جلب شد و برای مدت کوتاهی، آینده او هم متزلزل به نظر رسید. در ماه سپتامبر، پس از اظهار نظری درباره چارلی کرک، برنامه «جیمی کیمل لایو!» در شبکه ایبیسی – متعلق به دیزنی – به حالت تعلیق «نامحدود» درآمد. کیمل اما فقط ۳ شب بعد، به لطف واکنشهای گسترده و موجی از لغو اشتراک برنامههای دیزنی پلاس، دوباره روی آنتن رفت. دسامبر، ایبیسی برنامه کیمل را برای یک سال دیگر تمدید کرد و بر یک واقعیت آخر شبی تأکید گذاشت: سیاست هنوز هم میتواند برای شما هزینه داشته باشد، مگر اینکه مخاطب تصمیم دیگری بگیرد.
آتشسوزی و بلاهای طبیعی (و غیرطبیعی) در لسآنجلس
در سال ۲۰۲۵، لسآنجلس با ۲ نوع فاجعه روبهرو شد: یکی طبیعی و دیگری کاملاً ساخته دست بشر. اوایل ژانویه، آتشسوزیهای جنگلی در پاسیفیک پالیسیدز و آلتادنا رخ داد و هزاران نفر، از جمله بخشهای بزرگی از صنعت سرگرمی را آواره کرد. مدتها پس از تمام شدن تیترها و پایان جمعآوری کمکهای مالی، بسیاری از ساکنان آواره ماندند و سعی کردند زندگی خود را در دل صنعتی که از قبل در حال سقوط آزاد بود، بازسازی کنند.
در ماه ژوئن، شهر ویرانشده، آسیبهای ناشی از تهاجم تفنگداران دریایی و گارد ملی را تحمل کرد، زیرا لسآنجلس به خط مقدم سرکوب اخراج مهاجران توسط دولت ترامپ تبدیل شد. هزاران مهاجر در حملات اغلب خشونتآمیز اداره مهاجرت و گمرک دستگیر شدند، خانوادهها را از هم جدا کردند، کارفرمایان را گرفتار و جوامع مختلف را دچار آسیبهای روحی کردند. تشدید این وضعیت اعتراضهای گستردهای برانگیخت و اولین اعزام گارد نظامی ریاست جمهوری به جنوب کالیفرنیا از زمان شورشهای رادنی کینگ (در بیش از ۳۰ سال پیش) را رقم زد.

سالی که همه اخراج شدند
نام بردن از شرکتهای مرتبط با صنعت سرگرمی که سال ۲۰۲۵ افراد خود را اخراج نکردند، آسانتر از شرکتهایی بود که این کار را کردند، البته اگر بتوانید یکی از آنها را پیدا کنید. تعدیل نیرو به سرعت و در همه جا اتفاق افتاد. دیزنی در ماه ژوئن صدها شغل را تعدیل کرد. در ماه ژوئیه، گروه سینمایی برادران وارنر اعلام کرد قصد دارد ۱۰ درصد از نیروی کار خود را حذف کند. لاینزگیت در ماه سپتامبر پس از آنکه در اوایل سال ۸ درصد از نیروی کار خود را از دست داده بود، ۵ درصد از نیروی کار خود را تعدیل کرد. پارامونت در ماه اکتبر یکی از بزرگترین ضربهها را وارد کرد و ۲۰۰۰ شغل را پیش از ادغام با اسکایدنس کاهش داد. شرکتهای کوچکتر هم از این قاعده مستثنی نبودند و از نظر اندازه کوچک شدند.
مت بلونی سلبریتی شد …
در سال ۲۰۲۵، بلندترین صدای درونی هالیوود خود به بخشی از نمایش بدل شد. مت بلونی مغز متفکر برنامه What I’m Hearing و مجری پادکست تأثیرگذار «تاون»، به لطف حضوری طولانی در «استودیو» ست روگن و یک پروفایل کامل در نیویورک تایمز، از سلطان شایعات صنعت به سلبریتی در مرز شهرت ارتقا یافت. او همچنین در نمونه کارهای هالیوودی «ونیتی فیر» ظاهر شد و الهامبخش یک چت واتساپ هالیوودی ستارهدار و دعوتشده به نام مت بلونی شد. برای کسی که بزرگترین شغل قبلیاش ویرایش یک جزوه مبهم به نام هالیوود ریپورتر بود، بد نیست.
کتابی که به رسوایی رسانهای بدل شد
کتاب «کانتوی آمریکایی» هر چیزی را که یک رسوایی رسانهای میتوانست داشته باشد داشت: رابطه با یک نامزد ریاست جمهوری و یک آدم طرد شده یعنی رایان لیزا، که سعی داشت انتقام خود را با مجموعهای از یادداشتهای جنجالی و جنجالیتر جبران کند، اما نویسنده آن خیلی زود به یک عنصر اصلی روزنامههای زرد بدل شد.
ستارههای سینما کوچکتر شدند
سالهاست که به ما گفته میشود ستارههای سینما رو به افول هستند. اما در سال ۲۰۲۵، انگار چراغها بالاخره کاملاً خاموش شدند. دواین جانسون با فیلم «ماشین خردکننده» نتوانست تماشاگران را به سینماها بکشاند و تنها ۱۱ میلیون دلار در داخل کشور فروش داشت. فیلم «عشق من بمیر» با بازی جنیفر لارنس با ۵.۵ میلیون دلار به جایی نرسید. فیلم «بعد از شکار» با بازی جولیا رابرتز با ۳.۲ میلیون دلار شکست خورد. حتی گلن پاول – که مدتها به عنوان جایگزین تام کروز در نسل هزاره شناخته میشد – با فیلم «مرد فراری» به شدت متوقف شد و فیلمی که با بودجهای بیش از ۱۰۰ میلیون دلار ساخته شده بود، در آمریکای شمالی کمتر از ۴۰ میلیون دلار فروخت. در مورد تام کروز چطور؟ قسمت امسال «ماموریت غیرممکن» نتوانست از مرز ۲۰۰ میلیون دلار فروش داخلی عبور کند، که برای یک مجموعه فیلم که معمولاً فروش بسیار بالاتری دارد، افتی تکاندهنده است. البته، چند نقطه روشن هم وجود داشت – «اف ۱» برد پیت به ۱۸۹ میلیون دلار رسید – اما تعداد چنین مواردی بسیار کم بود. بله، بزرگترین موفقیت سال، ستارههای سینما، جیسون موموآ و جک بلک بودند و اما بزرگترین جذابیت آنها صحبت به جای مرغ انیمیشنی بلوکی بود که به ماینکرفت کمک کرد تا به فروش داخلی ۴۲۳ میلیون دلار دست یابد.

حدس بزن چه کسی یادداشت نوشت
در سال ۲۰۲۵، هالیوود نوع جدیدی از تماس تلفنی با یادداشتها را کشف کرد: تماسی که در آن گفته میشد رئیس جمهور پشت خط است. عجیبترین نمونه موردی در اواخر نوامبر از راه رسید، زمانی که پارامونت موافقت کرد «ساعت شلوغی ۴» دنباله ای که بسیاری تصور میکردند برای همیشه کنار گذاشته شده، را پس از آنکه ترامپ شخصاً برای ساخت آن فشار آورد، بسازد.
این یک پیروزی دیگر برای برت راتنر، متهم به آزار جنسی، بود که مستندی با بودجه ۴۰ میلیون دلاری درباره ملانیا ترامپ را برای آمازون کارگردانی کرد؛ قراردادی که دسترسی نادر و نگاههای جانبی زیادی را در صنعتی که دقیقاً برای بازگشت او سر و صدا نکرده بود، به ارمغان آورد.
در همان زمان، ترامپ سال را صرف شوخیهای عمومی در تلویزیون آخر شب کرد؛ خواستار برکناری استیون کولبر شد، از اختلال در برنامههای جیمی کیمل حمایت کرد و تهدیدهای گستردهتری را علیه آنچه سرگرمی «ضد آمریکایی» مینامید، مطرح کرد. تا پایان سال، پیام به هالیوود غیرقابل انکار بود: این دولت فقط فرهنگ را تماشا نمیکند، بلکه سعی در برنامهریزی برای آن دارد!
لباس جدید امپراتوران هالیوود
سال، سال «لباسهای جدید امپراتور» در هالیوود بود؛ اگر بشود اسمش را لباس گذاشت. لباسی که همسر کانیه وست در مراسم گرمی پوشید، خیلی زود سروصدا کرد و به نظر رسید که سوءتفاهمی درباره پارچه رخ داده است. با لباسی که در واقع هیچ بود، اینترنت از کنترل خارج شد و حتی گزارش شد نیروهای امنیتی مداخله کردند، اما فرش قرمزها بیسروصدا سطح تحمل خود را بالا بردند و در مهمانی اسکار ونیتی فیر، حال و هوای مراسم کمتر به «مد ریسکپذیر» متمایل بود تا «نمایشی مضحک». در مت گالا، زویی کراویتز، کندال جنر و مارگو رابی «شفافیت» استراتژیک را انتخاب کردند تا ثابت کنند می شود تقریباً چیزی نپوشید! این روند موجب شد تا جشنواره کن قانون ممنوعیت کامل لباسهای برهنه را وضع کند تا با این جریان مقابله کند.
رسانه رسوا کرد؛ بنگ بنگ
حضور رسانه در همه جا هم یعنی شفافیت. صحنهای که روی صفحه نمایش غولپیکر کنسرت کلدپلی ضبط شد موجب شد تا همه، از جمله همسران زوجی که تصویرشان دیده شد، هم وارد ماجرا شوند و این اتفاق به سرعت به یکی از پربینندهترین لحظات سال بدل شد. تابستان گذشته دوربینهای ورزشگاه ژیلت در ماساچوست روی یک زوج تمرکز کردند که وحشت فوری و غیرقابل انکار آنها با پوشاندن صورت، بلند شدن و ترک صندلی و بعد یک دعوای تمامعیار، نشان داد که این صحنه خصوصی باید برای خود آنها باقی میماند. کارآگاهان آنلاین به سرعت این زوج را شناسایی کردند و روشن شد مدیران ارشد یک کمپانی هستند و این جزئیات باز هم کار را تشدید کرد.
هانتریکس جهانی شد
شاید غیرمنتظرهترین موفقیت سال ۲۰۲۵ در یک نوار ارغوانی با شمشیرهای مقدس رقم خورد. فیلم «شکارچیان شیطان کیپاپ» نتفلیکس و سونی پیکچرز – یک فانتزی انیمیشنی درباره یک گروه دخترانه خیالی به نام هانتریکس که روزها در صدر جدولهای موسیقی جای دارند و شبها شیاطین را میکشند – روی کاغذ مثل یک فیلم معمولی به نظر میرسید، اما به یک پدیده تمامعیار بدل شد. این فیلم فراتر از طرفداران کیپاپ رفت و به عنوان یک موفقیت واقعی، به طرز باورنکردنی در صدر ۱۰۰ آهنگ داغ بیلبورد قرار گرفت. ویدیوهایی از بچهها که این آهنگ را با کمربند اجرا میکردند – به انگلیسی و کرهای – رسانههای اجتماعی را پر کرد و یک موسیقی متن کارتونی را به یک همخوانی جهانی تبدیل کرد. هانتریکس حتی در رژه روز شکرگزاری امسال نیز فراموش نشد.
سالی که کلمه «ف» خستهکننده شد
آمریکا بالاخره دیگر چیزی برای ارائه دادن نداشت – یا شاید خیلی زیاد داشت؟ در هر صورت، کلمه «ف» در سال ۲۰۲۵ جایگاهی ویژه داشت و تقریباً هر جایی که برنامهای تماشا میکردید، ظاهر میشد. ترامپ هم به این امر کمک کرد و در طول یک مصاحبه زنده درباره جنگ رژیم صهیونیستی و ایران، رئیس جمهور به طور اتفاقی آن را – با تأکید و تکرار – بیان کرد و سپس با این جمله ادامه داد: «متوجه شدید؟» این لحظه در سراسر جهان بازتاب یافت و باعث شد تیترهای خبری زیادی منتشر شود، مقالات توضیحی منتشر شود و در یک تغییر کوچک اما تأثیرگذار، نیویورک تایمز تصمیم گرفت به جای استفاده از حسن تعبیرهای معمول (مثل لعنتی)، این کلمه را به طور کامل چاپ کند.
البته هالیوود هم بخش مهمی از عادیسازی این واژه را انجام داده است. استانداردهای بیقید و شرط پخش آنلاین و فیلمهای پرفروشی که ناسزاگویی را به عنوان نقطهگذاری در نظر میگیرند، ارزش شوکآور باقیمانده از این «کلمه» را از بین برده است. به آمار فرهنگ عامه سال نگاه کنید: طبق گزارشها، «ددپول و ولورین» ۱۱۶ واژه غیراخلاقی داشت و خوب فروخت، در حالی که «سفید برفی» دیزنی که چنین حال و هوایی نداشت، فرو ریخت. حالا هر طور بخواهید میتوانید برداشت کنید.

دیزنی از هوش مصنوعی شکایت کرد، بعد آن را پذیرفت
وقتی دیزنی در ماه ژوئن از شرکت هوش مصنوعی مولد «میدجرنی» برای سرقت آثار خلاقان شکایت کرد، مدیر حقوقی ارشد این شرکت در بیانیهای گفت: «دزدی، دزدی است.» و طرفداران هنر انسانی هم تشویق کردند، اما این اشتیاق زیاد دوام نیاورد. تنها چند ماه بعد، دیزنی یک میلیارد دلار در OpenAI سرمایهگذاری کرد و گفت به مشتریان اجازه میدهد از ابزارهای هوش مصنوعی برای تولید نسخههایی از شخصیتهای خود استفاده کنند. باب ایگر، مدیرعامل دیزنی پلاس هم گفت: «هوش مصنوعی به ما این توانایی را میدهد به کاربران دیزنی پلاس تجربهای بسیار جذابتر ارائه دهیم که توانایی برای ایجاد محتوای تولید شده توسط کاربر از جمله آنهاست.» یعنی در آینده طرفداران میتوانند دارت ویدر یا مرد آهنی را با شمایل خودشان بسازند. پیام این بود که استودیوها اگر کنترل دستگاه را به دست بگیرند، کاملاً خوشحال میشوند تا باز کسب درآمد بیشتر کنند.
شکست آخرالزمانی
مدیران تبلیغات هالیوود به مدیریت بحرانها عادت دارند، اما در سال ۲۰۲۵، مدیریت بحرانهای خودشان را شروع کردند. تیمهای بحران، تیمهای بحران استخدام کردند. دعاوی حقوقی به راه افتاد. فرارها به شایعات هفتگی تبدیل شدند. شرکتها متلاشی شدند، ادغام شدند، خود را تحت پرچمهای جدید احیا کردند یا بیسروصدا ناپدید شدند. صنعتی که بر اساس احتیاط و روابط ساخته شده بود، ناگهان خود را در میانه یک جنگ داخلی یافت؛ با صدای بلند و علنی. پسزمینه، ریاضیات بیرحمانهای بود. با کاهش نمایشها، کمپینهای جوایز کوچکتر و کاهش بودجههای بازاریابی، تبلیغاتچیها حقیقت ناخوشایندی را کشف کردند: شما میتوانید بدون انتقاد فیلمی بسازید، اما نمیشود بدون فیلم انتقاد کرد. با افزایش اخراجها در استودیوها، افرادی که وظیفه شکلدهی به روایتها را بر عهده داشتند، دریافتند که دیگر چیزی برای ارائه ندارند.
ما اینجاییم، ما پوستکندهایم، به آن عادت کنید
قبلاً جراحی پلاستیک هم به معنای واقعی کلمه و هم به معنای مجازی آن پنهان میشد. وقتی کسی زیر تیغ میرفت، هفتهها پنهان میشد، کبودیها را پشت شالها و عینکهای آفتابی بزرگ پنهان و ادعا میکرد که صورت تازه کشیده شده یا پیکر ناگهان خوشفرم شدهاش نتیجه یک خواب خوب شبانه یا یک رژیم غذایی معجزهآسا بوده است.
امروز اما جراحی پلاستیک چیز دیگری است که میتوان در اینستاگرام به آن افتخار کرد. میتوانید کارداشیانها را برای اصیل جلوه دادن بیاصالتی سرزنش کنید یا از آنها تشکر کنید. دوران جدید شفافیت، همانطور که مورد ستایش قرار گرفته است، در ماه مه آغاز شد، زمانی که کریس جنر ۷۰ ساله چهره جدید ۴۰ ساله خود را نشان داد. دخترش کایلی نیز که از قافله عقب نمانده بود، خیلی زود جزئیات عمل روی بدنش را فاش کرد. خیلی زود، از کریستین کاوالاری گرفته تا باربارا کورکوران، آشکارا از عملهای زیبایی خود رونمایی کردند.
بزرگترین ذینفعان این ماجرا، خود جراحان تایید شده بودهاند که یک شبه به سلبریتی تبدیل شدند و نرخهای خود را افزایش دادند، زیرا زنان در سراسر آمریکا همگی فریاد میزدند: «من هم همان چیزی را که او دارد، خواهم داشت».

بزرگترین بدبیاری سال ۲۰۲۵؛ رابرت دنیرو در فیلم «شوالیههای آلتو»
در سالی پر از شکست، کاملترین شکست متعلق به «شوالیههای آلتو» بود. این درام گانگستری به کارگردانی بری لوینسون، با بازی رابرت دنیرو در ۲ نقش، تقریباً ۹ میلیون دلار در سراسر جهان فروخت در حالی که با بودجهای بالغ بر ۴۵ میلیون دلار ساخته شده بود؛ که فروشی حتی بدتر از فیلم پرآشوب «سفید برفی» دیزنی بود که حداقل سر و صدایی به پا کرد. «شوالیههای آلتو» با شروع ضعیفی آغاز شد و تقریباً بلافاصله ناپدید شد و به نادرترین فیلم استودیویی تبدیل شد که به سختی در فرهنگ به یاد آورده میشود.

بوچ کسیدی و آنی هال صحنه را ترک کردند
از میان تمام شوکهای روحی که هالیوود در سال ۲۰۲۵ متحمل شد، هیچیک به اندازه درگذشت تقریباً همزمان دایان کیتون و رابرت ردفورد، تأثیرگذار نبود. این فقط از دست دادن ۲ ستاره محبوب نبود؛ انگار تأیید مضاعفی بود بر اینکه کل ایده هالیوود بالاخره از دسترس خارج شده است. کیتون و ردفورد از لحظهای آمدند که ستارهها نیازی به توضیح خود، کسب درآمد یا همیشه در معرض دید بودن نداشتند. ردفورد، مرد نقش اول آمریکایی را در اختیار گرفت و آن را به فردی محتاط، درگیر و درونگرا بدل کرد. کیتون، دستپاچگی و بیثباتی را به نوعی کاریزمای جسورانه بدل کرد. آنها به مخاطبان این اعتماد را بخشیدند که به جای تعقیب شدن، به آنها تکیه کنند. مرگ آنها چیزی بیش از یک خبر ترحیم بود. آنها پایان آرام قراری را رقم زدند که هالیوود زمانی با مخاطبان خود داشت: اینکه انسان بودن، نامطمئن و کمی ناشناخته بودن میتواند کافی باشد.
ادغام سال: تیلور و تراویس
در سال ۲۰۲۵ استراتژی بازاریابی چند پلتفرمی با دقتی هماهنگ بر عبارت «دوستت دارم» خوب جواب داد. برای تیلور سویفت و نامزدش تراویس کلسه، ماه آگوست ماه همکاری بود که آهنگهایی از آخرین آلبوم او را به اوج جدیدی رساند و موجب شد تا در بیست و پنجمین روز انتشار آلبوم، این ۲ در یک پست مشترک که رکورد بیشترین لایک (۳۷ میلیون) را (به جز برای رونالدو یا مسی) شکست، ادغام خود – ببخشید، نامزدی خود – را در اینستاگرام اعلام کنند. این پست با یک جمله پر از لاف زنی «معلم انگلیسی و معلم ورزش شما ازدواج میکنند» اعلام شد که حلقه نامزدی میلیون دلاری و ساعت کارتیه سوئیفت را به رخ میکشید!
جف بزوس ونیز را اجاره کرد
کشتی تایتانیک چه وجه مشترکی با «کورو» ابرقایق تفریحی جف بزوس دارد؟ هر ۲ نمادهای شناور نابرابری عجیب و غریب ثروت هستند و هر ۲ میزبان لئوناردو دیکاپریو. این بازیگر از جمله مهمانان درجه یک و گلچین شده عروسی پرشور بنیانگذار آمازون با لورن سانچز در اواخر ژوئن بود؛ یک مهمانی ۳ روزه ونیزی که افراد مختلفی مانند اپرا وینفری، تام بردی، سیدنی سوینی، ایوانکا ترامپ و خانوادههای مختلف کارداشیان و کوشنر را گرد هم آورد. این ماجرای ۵۰ میلیون دلاری که با یک مهمانی روی عرشه کشتی آغاز شد و در کلیسای جامع سن جورجو ماجوره به اوج خود رسید، شهر در حال غرق شدن را که دیوارهای باستانیاش با پیامهای ضد بزوس تزئین شده بود، آشفته کرد.
مه غلیظ و یخ سیاه در جادههای استان مرکزی؛ هشدار جدی به رانندگان










دیدگاهتان را بنویسید