به گزارش خبرنگار مهر، داوود داداشی هنرمند پیشکسوت نمایشهای ایرانی و آئینی و مدرس کارگاه آموزشی سیاهبازی در بیست و دومین جشنواره بینالمللی نمایشهای آئینی و سنتی، با اشاره به سیاست تازه جشنواره مبنی بر تمرکز بر آموزش گفت: بعد از سالها، جشنواره تصمیم گرفت آموزش را جدی بگیرد، بهویژه در مناطق کمبرخوردار که اساسا تجربهای از نمایشهای آئینی نداشتند. این اتفاق به نظر من بسیار ارزشمند بود و خروجیهای خوبی هم داشت.
وی از تجربه آموزش در استان مازندران یاد کرد و توضیح داد: در شهری حضور پیدا کردیم که مردم حتی نمیدانستند سیاهبازی چیست. نقالی را میشناختند و دوست داشتند اما سیاهبازی برایشان ناشناخته بود. پس از ۱۰ تا ۱۵ جلسه آموزشی، مخاطبان تازه متوجه شدند سیاهبازی چه جایگاهی دارد، با خنده و علاقه استقبال کردند و حتی برخی گفتند میخواهند در آینده سیاهباز شوند، مثل سعدی افشار یا دیگر بزرگان این عرصه. این برای من تجربهای شیرین و امیدوارکننده بود.
داداشی با تأکید بر اینکه سیاهبازی تنها در ظاهر خلاصه نمیشود، متذکر شد: بعضی فکر میکنند کافی است صورت را سیاه کنند و لباسی قرمز بپوشند تا سیاهباز شوند اما سیاهبازی یک فن است؛ تکنیکها و ارکانی دارد و شخصیت سیاه باید درست شناخته شود. سیاه فقط یک کاراکتر کمیک نیست، بلکه نماینده مردم است و برای گرفتن حق مظلوم از ظالم وارد صحنه میشود به همین دلیل محبوبیت پیدا کرده است. ما نباید آن را با نژادپرستی یا نگاههای قدیمی اشتباه بگیریم؛ امروز محور داستانها بر دوش سیاه است.
این هنرمند پیشکسوت با اشاره به وضعیت گذشته سیاهبازی گفت: قبل از انقلاب و سالهای ابتدایی پس از آن، این نمایش در معرض فراموشی قرار داشت اما کسانی مثل داود فتحعلیبیگی و دیگر علاقهمندان به فرهنگ ایرانی نگذاشتند از بین برود. آنها در دهه ۵۰ و ۶۰ بذر تازهای کاشتند و امروز، پس از بیش از چهار دهه، این نهال به درختی تنومند تبدیل شده است. حالا نوبت ما است که آن را آبیاری کنیم و نگذاریم دوباره خشک شود.
وی در ادامه به خاطرات بینالمللی خود اشاره کرد و افزود: وقتی در فرانسه اجرا داشتیم، از سیاه ایرانی بهعنوان چاپلین تازه نام بردند. یا در جشنوارهای در اوکراین، کار ما اول شد و گفتند شجاعت شما در شوخی با اسطورههای ما ستودنی است. این تجربهها نشان میدهد سیاهبازی ظرفیت جهانی شدن دارد و میتواند فرهنگ ایرانی را به دنیا معرفی کند.
داداشی با انتقاد از کمرنگشدن آموزش نمایشهای آئینی در دانشگاهها تصریح کرد: متأسفانه آموزش این نمایشها از دروس دانشگاهی حذف شده و فقط به برگزاری ورکشاپها محدود شده است. این وضعیت تأسفبار است، چراکه در کشورهای دیگر، سنتهای نمایشیشان مانند کمدیا دلآرته در ایتالیا یا تئاتر نو در ژاپن هر سال پررونقتر میشود. ما اما هنوز به نمایشهای آئینی خودمان بهایی نمیدهیم، در حالیکه سیاه در نمایش ایرانی اسطورهای است که بار مشکلات مردم را به دوش میکشد و حقطلبی را فریاد میزند. این سرمایه فرهنگی باید به نسل جدید آموزش داده شود.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: کارگاههای جشنواره شعار زیبایی داشتند؛ «مدرسه به وسعت ایران». این شعار دقیقا همان چیزی بود که در عمل رخ داد. بچههایی که هیچ شناختی از نمایش آئینی نداشتند، در کارگاهها علاقهمند شدند، حتی نامنویسی کردند برای حضور روی صحنه جشنواره. این یعنی آموزش میتواند آینده نمایشهای آئینی را تضمین کند.
داداشی همچنین به آئینهایی اشاره کرد که در خطر فراموشی قرار دارند و یادآور شد: نمایشهای عروسکی ایرانی، خیمهشببازی، تختحوضی و تکمگردانی نمونههایی هستند که باید به نسل تازه منتقل شوند. من در کارگاهها بیشتر روی اسکلت و شخصیتهای سیاهبازی تمرکز داشتم اما باور دارم همه این آئینها اگر آموزش داده شوند، آینده درخشانی خواهند داشت.
این هنرمند در پایان تأکید کرد: نمایشهای آئینی بخشی از هویت ما هستند. همانطور که در گذشته هنرمندانی چون سعدی افشار با جان و دل این هنر را زنده نگه داشتند، امروز هم وظیفه ما است که به نسل جدید یاد بدهیم و نگذاریم این گنجینه فراموش شود.
بیستودومین جشنواره نمایشهای آئینی و سنتی در سه بخش آموزشی، پژوهشی و اجرایی برگزار میشود.
دورههای آموزشی تا ۲۴ شهریور ادامه دارد؛ نشستهای تخصصی از ۲۵ شهریور تا ۱۱ مهر برپا و اجراهای غیررقابتی از ۱۲ مهر آغاز میشود.
این جشنواره با دبیری سیاوش ستاری در حال برگزاری است.
دیدگاهتان را بنویسید