به گزارش نبض بازار – زیگورات اور، یادگار تمدن سومری در جنوب عراق، از سالمترین سازههای پلهای بینالنهرین است که قدمتی بیش از چهار هزار سال دارد. در سوی دیگر، اهرام جیزه مصر، بهویژه هرم خوفو، نه تنها نماد ملی که موتور محرک صنعت گردشگری این کشور به شمار میرود. بر اساس دادههای رسمی، مصر در ۲۰۲۴ حدود ۱۴ میلیارد دلار درآمد گردشگری داشته، در حالی که عراق با وجود ثبت بیش از هفت میلیون گردشگر مذهبی و فرهنگی در ۲۰۲۴، سهم ناچیزی از این رقم را به میراث باستانی غیرمذهبی خود اختصاص داده است. این شکاف، پرسشی اساسی را پیش میکشد: چرا دو کشور با پیشینه تمدنی مشابه، در بهرهبرداری اقتصادی از میراث خود چنین مسیر متفاوتی پیمودهاند؟ پاسخ را باید در لایههای اقتصاد سیاسی، ساختار حکمرانی و سیاستگذاری گردشگری جستوجو کرد.
۱. میراث جهانی و دو مسیر متفاوت توسعه گردشگری
اهرام مصر از دههها پیش بهعنوان «برند ملی» در سیاست خارجی و اقتصادی این کشور تثبیت شدهاند. دولت مصر با اجرای پروژههای عظیمی، چون بازسازی فلات جیزه و توسعه زیرساختهای پیرامونی، هدفگذاری کرده تا شمار بازدیدکنندگان این مجموعه را از ۲.۵ میلیون به ۵ میلیون نفر در سال برساند. این پروژهها، هرچند با انتقادهایی از سوی باستانشناسان و یونسکو به دلیل تهدید بافت تاریخی همراه بودهاند، در چارچوب یک استراتژی ملی برای افزایش درآمد گردشگری تعریف شدهاند. مصر حتی با ایجاد امکاناتی، چون رستورانهای لوکس در سایه اهرام و مسیرهای حملونقل دوستدار محیط زیست، تجربه بازدید را به یک «محصول گردشگری کامل» تبدیل کرده است.
در مقابل، زیگورات اور، با وجود ثبت در فهرست میراث جهانی یونسکو، در حاشیه سیاستگذاری گردشگری عراق قرار دارد. بخش عمده سرمایهگذاریهای گردشگری عراق در سالهای اخیر به پروژههای مذهبی و زیارتی در نجف و کربلا اختصاص یافته است. حتی طرحهای اعلامشده برای توسعه گردشگری فرهنگی، مانند بازسازی محوطههای باستانی بابل یا ایجاد «دهکده فرهنگی جهانی» در بغداد، هنوز در مراحل ابتدایی یا روی کاغذ باقی ماندهاند. این در حالی است که زیگورات اور، به دلیل موقعیت جغرافیایی در نزدیکی پایگاههای نظامی و مناطق کمثبات، کمتر در مسیر تورهای بینالمللی قرار میگیرد و زیرساختهای اقامتی و حملونقل پیرامون آن محدود است.
۲. اقتصاد سیاسی گردشگری: تمرکزگرایی در مصر، پراکندگی در عراق
مدل حکمرانی گردشگری در مصر بر پایه تمرکزگرایی و هماهنگی میان نهادهای دولتی و بخش خصوصی شکل گرفته است. «استراتژی ملی گردشگری پایدار ۲۰۳۰» مصر، با هدف جذب ۳۰ میلیون گردشگر تا ۲۰۲۸، شامل اصلاحات قانونی، تسهیل سرمایهگذاری، و ارتقای زیرساختهاست. این کشور با ایجاد نهادهای اقتصادی مستقل مانند «سازمان موزه بزرگ مصر» و «سازمان موزه ملی تمدن مصر»، مدیریت میراث را از بروکراسی سنتی جدا کرده و به سمت مدلهای شبهشرکتی سوق داده است. نتیجه این سیاستها، افزایش ظرفیت هتلها به بیش از ۲۲۲ هزار اتاق تا مارس گذشته و رشد ۸ درصدی نرخ اشغال نسبت به سال قبل بوده است.
در عراق، سیاستگذاری گردشگری پراکنده و اغلب واکنشی است. وزارت فرهنگ، گردشگری و آثار باستانی، همزمان مسئول توسعه گردشگری مذهبی، فرهنگی و طبیعی است، اما اولویت عملیاتی آن به گردشگری مذهبی اختصاص دارد. حتی برنامه سرمایهگذاری یک میلیارد دلاری عراق در ۲۰۲۵، که شامل ۲۱ پروژه بزرگ گردشگری است، تنها بهطور محدود به میراث باستانی غیرمذهبی میپردازد و تمرکز اصلی آن بر پروژههای شهری و مذهبی است. علاوه بر این، ضعف در آموزش راهنمایان گردشگری، کمبود خدمات باکیفیت، و نبود بازاریابی بینالمللی مؤثر، باعث شده حتی بازدیدکنندگان بالقوه زیگورات اور، تجربهای در سطح استانداردهای جهانی نداشته باشند.
۳. امنیت، تصویر بینالمللی و سرمایهگذاری خارجی
از عوامل شکاف درآمدی میان زیگورات اور و اهرام مصر، تفاوت در تصویر بینالمللی و امنیت گردشگری است. مصر، با وجود چالشهای امنیتی در دهه گذشته، توانسته با ایجاد «کریدُرهای امن گردشگری» و تبلیغات گسترده در بازارهای اروپایی و آسیایی، اعتماد گردشگران را بازسازی کند. کمپینهای تبلیغاتی مصر در رسانههای بریتانیایی و آمریکایی، اهرام را نه فقط بهعنوان مقصد تاریخی، که بهعنوان تجربهای لوکس و امن معرفی کردهاند.
در عراق، میراث باستانی همچنان زیر سایه تصویر رسانهای از جنگ، بیثباتی و تهدیدات امنیتی قرار دارد. هرچند در سالهای اخیر امنیت نسبی در جنوب عراق بهبود یافته، نبود استراتژی بازاریابی بینالمللی و ضعف در دیپلماسی فرهنگی، باعث شده زیگورات اور در ذهن گردشگر غربی، مقصدی پرخطر و کمجاذبه جلوه کند. سرمایهگذاران خارجی نیز به دلیل ریسکهای سیاسی و حقوقی، تمایل کمی به ورود به پروژههای گردشگری عراق دارند، در حالی که مصر با ارائه مشوقهای مالیاتی و تضمینهای قانونی، توانسته سرمایهگذاران بینالمللی را جذب کند.
۴. روایتسازی و اقتصاد تجربه
اهرام مصر نه تنها یک سازه باستانی، که بخشی از روایت ملی و جهانی است که از طریق فیلمها، مستندها، و رویدادهای فرهنگی بازتولید میشود. مصر با بهرهگیری از «اقتصاد تجربه»، بازدید از اهرام را به یک رویداد چندحسی تبدیل کرده است: از نورپردازی شبانه گرفته تا تورهای خصوصی باستانشناسی. این روایتسازی، ارزش افزودهای ایجاد میکند که فراتر از بلیت ورودی است و گردشگر را به مصرفکننده محصولات جانبی، اقامتگاههای لوکس و خدمات ویژه بدل میسازد.
در عراق، روایت زیگورات اور در چارچوب آکادمیک یا محلی باقی مانده و کمتر به زبان بازار جهانی ترجمه شده است. نبود محتوای چندرسانهای جذاب، محدودیت در دسترسی آنلاین به اطلاعات و تصاویر باکیفیت، و فقدان همکاری با پلتفرمهای گردشگری بینالمللی، باعث شده این میراث جهانی در فضای عمومی بینالمللی کمرنگ باشد. حتی در داخل عراق، آگاهی عمومی درباره اهمیت و ظرفیت اقتصادی زیگورات اور محدود است، و این مانع شکلگیری فشار اجتماعی برای سرمایهگذاری در آن شده است.
۵. درسهایی برای سیاستگذاری منطقهای
مقایسه زیگورات اور و اهرام مصر نشان میدهد ارزش تاریخی بهتنهایی تضمینکننده درآمدزایی نیست. آنچه تفاوت میآفریند، ترکیب سیاستگذاری متمرکز، سرمایهگذاری هدفمند، بازاریابی بینالمللی، و ایجاد تجربه گردشگری کامل است. مصر با وجود چالشهای سیاسی و اقتصادی، توانسته میراث خود را به یک برند جهانی تبدیل کند، در حالی که عراق هنوز در مرحله شناسایی و اولویتبندی ظرفیتهای گردشگری غیرمذهبی است. برای کشوری مانند ایران که خود دارای میراث باستانی عظیم است، این مقایسه میتواند هشداری باشد که بدون مدیریت یکپارچه و روایتسازی جهانی، حتی ارزشمندترین آثار تاریخی نیز در حاشیه اقتصاد جهانی گردشگری باقی خواهند ماند.
دیدگاهتان را بنویسید